استفاده از رنگ سیاه برای مردان
چه میفرمایند علمای دین در مسئله ذیل:
رنگ کردن ریش و موهای سر برای مردان با چه رنگی جـایز است و بـاکـدام رنگ نـاجایز است؟
الجواب باسم ملهم الصواب
رنگ کردن ريش و موی سر مردان غیر از رنگ سیاه با تمام رنگهای دیگر جـایز است و بـا رنگ سیاه به سه صورت زیر انجام میگیرد.
1- برای مجاهدین به قصد رعب و وحشت انداختن در قلب دشمن. ٢- جـهت فـریب دادن خواستگار ٣- جهت تزیین و آرایش.
صورت اول باتفاق مشایخ جایز است و صـورت دوم بـالاتفاق نــاجایز است و صـورت سـوم مختلف فیها است. و جمهور آن را مکـروه تحریمی قرار دادهاند و از امام ابویوسف جواز آن و از امام مالک کراهت تنزیهی آن منقول است.
علامه مفتی محمد تقی عثمانی حفظه الله میفرماید:
«وتفصیل الکلام انٌ الخضاب باالسواد یختلف حکمه باختلات الاغراض علی الشکل التالی:
الأول ان يکون الخضاب باالسواد من الغزاة لیکون اهیب فی عین الـعدو، وهذا جائز بالاتفاق قال في الفتاری الهندیة: (5/369 ) واما الخضاب باالسواد فمن فعل ذلك من الغزاة لیکون أهیب فی عین العدو فهو محمود منه اتفق علیه الـمشایخ/. الثانی: أن یفعله الرجل للغش والخداع ولیری نفسه شاباً وليس بشباب فهذا ممنوع بالاتفاق لاتفاق العلماء علی تحریم الغش والخداع.
والثالث: أن يفعله للزینة وهذا فیه اختلاف: فاکثر العلماء علیکراهته تحريماً و روی عن أبی یوسف/ انه قال: کما یعجبنی أن تتزین لی یعجبها أن اتزین لها». [تكملة فتح الـملهم: 4/149].
نظریه مذاهب ائمه اربعه
الشافعیة:
«قال الامام النووی: ومذهبنا استحباب خضاب الشیب للرجل والـمرأة بصفرة أو حمرة ویحرم خضابه باالسواد علی الاصح، وقیل یکره کراهة تنزیه والـمختار التحریم لقوله علیه الصلوة و السلام: اجتنبوا السواد». [شرح مسلم: 2/199].
الحنابلة:
وفی الـمغنی لابن قدامة الـمقدسی/:
«ویکره الخضاب بالسواد، قیل لأبی عبدالله: تیر الـخظاب بالسواد؟ قال أی والله، قال: جاء ابوبکر بأبیه إلی رسول اللهr ورأسـه ولحیته کـاالثـغامة بـیاضاً، فـقال رسول اللهr غیٌروهما وجنٌبوا السواد». [الـمغني لابن قدامة: 1/76ط داراحياء التراث العربي].
المالکیه:
«قال العلامة زکريا/ وفي الـمحلی یکره عند مالك صبغ الشعر بالسواد من غیر تحريم». [او جز الـمسالك: 15/25 طبع باكستان].
الحنفیه:
وفي الدر الـمختار:
«ویستحب للرجل خضاب شعره ولحیته ولو في غیر حرب في الاصح والاصح أنه عليه السلام لم یفعله و یکره باالسواد وقیل لا، مجمع الفـتاوی والکـل من منـح الـمصنف».
وفي الرد:
«قوله: «ويكره بالسَّواد» أي لغير الحرب. قال في «الذَّخيرة»: أما الخضاب بالسَّواد للغزو ليكون أهيب في عين العدو فهو محمود بالاتفاق، وإن ليزين نفسه للنساء فمَكْروه، وعليه عامة الـمشايخ، وبعضهم جوّزه بلا كراهة. روي عن أبي يوسف أنه قال: كما يعجبني أنْ تَتزينَ لي يعجبها أَنْ أَتزينَ لها». [رد الـمحتار: 5/299ط كويته].
دلایل قائلین به جواز:
آنهاییکه رنگ سیاه را صرفاً برای زینت و آرایش جایز قرار دادهاند از احادیث ودلایل زیر استدلال میکنند:
1- وفي السنن ابن ماجة: «إنَّ أَحْسَنَ مَا اخْتَضَبْتُمْ بِهِ لَهَذَا السَّوَادُ أَرْغَبُ لِنِسَائِكُمْ فِيكُمْ وَأَهْيَبُ لَكُمْ فِى صُدُورِ عَدُوِّكُمْ».
محشی ابن ماجه شیخ عبدالغنی مجددی/ میفرماید:
«أن احسن ما اختضبتم به لهذا السواد هذا مخالف لروایه جابر السابقة وهو صحیح أخرجه مسلم -إلی قوله - وهذا الحـدیث ضعیف لأن دفـاع السـدوسی ضعیفکما في التقریب وعبدالحمید بن صیفی لین الحدیث ومـذهب الجـمهور الـمنع». [حاشية ابن ماجه: ص 258ط باكستان].
علامه عبدالحی لکهنوی/ در مورد روایت ابن ماجه میفرماید:
«ففی سنده ضعفاء فلا یعارض الروایات الصحیحة». [التعليق الـممجد على موطاء محمد: ص 392].
خلاصه اینکه این روایت از لحاظ سند ضعیف است و روایت منع صحیح و أقوی است.
٢- از بعضی صحابه نقل شده که آنها خضاب بالسواد مـیکردند چـنانکه در عـمدة القـاری (15/97) و زاد الـمعاد (4/367، 368) اصحاب و بزرگان اشاره شده است.
در این مورد علامه اشرفعلی تهانوی/ میفرماید:
«احادیثی که در آنها از خضاب سیاه منع وارد شده قولیاند و روایات اباحت فعلی، و هنگام تعارض حدیث قولی بر فعلی ترجیح داده میشود.
و نیز احادیث قولی مرفوعاند و روایات فعلی موقوف، بلکه از موقوف هم مرتبهشان پایینتر است، باز روایات نهی سنداً قوی هستند بر خلاف روایات جواز و اباحت که در قوت از آنها کمتر اند و نیز در روایات منع لفظ «سواد» بطور حقیقت وارد شده و در اباحت مجاز است».
در آخر میفرماید:
«به همین علل روايات اباحت معارض با روایات نهی نیستند و در صورت اثـبات تعارض، همیشه حرمت بر حلت ترجیح داده میشود.
پست بنابراین قول راحج استفاده از رنگ سیاه خالص روایةً و درایةً بجز صـورتهاي استثنائی گنجایشی ندارد». [امداد الفتاوي: 4/220].
٣- فقهایکرام رنگ سیاه را مكروه گفتهاند و ارتکاب مکروه جرم بزرگي نیست.
جواب این دلیل این است که در احـادیث بـا شـدت ممانعت وارد شـده و بـر مـرتکب آن وعیدهای سختی بیان شده است.
عدهای از فقهاء آن را حرام یا گناه کبیره قـرار دادهاند البته بعضی از فقهاء کـه آن را مکروه گفتهاند منظورشان مکروه تحریمی است. چنانکه آنها نوشتهاندکه مکـروه هرگاه مطلقاً گفته شود منظور از آن کراهت تحریمی است.
وفي الرد: «والکراهة عند الاطلاق للتحریم». [رد الـمحتار: 1/371 كذا في الفتح القدير: 2/113].
و رتبه کراهت تحریمی، حرام یا نزدیک به حرام است. کما فی الهدایة:
«تکلموا في معنی الـمکروه والـمروی عن محمد/ نصاً ان كل مکروه حرام الا أنه لـما لم یجد فیه نصٌاً قاطعاً لم يـطلق علیه لفظ الحرام وعن أبی حـنـيفة وأبی یوسف/ أنه إلی الحرام أقرب». [هداية: 4/45 كتاب الكراهية].
علامه سهارنپوری در بذل الـمجهود: 6/82 و مفتی کفایت الله در کفایة الـمفتی: 9/172 و شیخ الحدیث مولانا ذکریا در اوجز الـمسالك: 6/336 مکروهش قرار دادهاند.
از امام ابویوسف/ منقول است که فرمودند:
«کما یعجبنی أن تتزین لی یعجها أن أتزین لها». [رد الـمحتار: 5/299ط كويته].
در جواب این استدلال، حکیم الامه مولانا تهانوی/ میفرماید:
«بالفرض اگر این روایت از امام ابویوسف ثابت شود و نیز رجوعش از ایـن قول ثابت نگردد باز هم این یک قول مرجوحي است زیرا که در رسـاله «عـقود رسم الـمفتی» صراحة در مسئله مختلف فیها، حضرت امام اعظم/ با هر کـدام از صاحبین باشد قول امام ترجیح داده میشود و فتوی نیز بر همین است». [نقل از اصلاح الرسوم: ص24].
و نیز این قول مرجوحي است و قول مرجوح در مذهب اعـتباری نـدارد، پس چگونه این قول را در مقابل روایات صحیحه و آراء منقوله از ائمه مذاهب اربعه ترجیح میدهیم». [رسائل الرشيد: ص303].
دلائل عدم جواز:
1- «عَنْ أَبِى ذَرٍّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِr: إِنَّ أَحْسَنَ مَا غُيِّرَ بِهِ هَذَا الشَّيْبُ الْحِنَّاءُ وَالْكَتَمُ». [رواه ابوداود. بذل الـمجهود: 17/92].
ترجمه: «بهترین رنگ برای موهای سفید حنا و کتم است».
٢- «عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ عَنِ النَّبِىِّr قَالَ: يَكُونُ قَوْمٌ فِى آخِرِ الزَّمَانِ يَخْضِبُونَ بِهَذَا السَّوَادِ - قَالَ حُسَيْنٌ كَحَوَاصِلِ الْحَمَامِ - لاَ يَرِيحُونَ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ». [ابوداود ونسائی واحمد وابن حبان والحاکم وقال: صحیح الاسناد، الترغيب والترهيب: 3/86 كتاب اللباس و الزينة].
ترجمه: «آنحضرتr فرمودند: در آخر الزمان قومهایی پیدا میشوند که با رنگ سیاه موها را رنگ ميکند مانند چینه دان (سنگدان) کـبوتران، بوی جنت به مشام آنها نمیرسد».
٣- «عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ أُتِىَ بِأَبِى قُحَافَةَ يَوْمَ فَتْحِ مَكَّةَ وَرَأْسُهُ وَلِحْيَتُهُ كَالثَّغَامَةِ بَيَاضًا فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِr: غَيِّرُوا هَذَا بِشَىْءٍ وَاجْتَنِبُوا السَّوَادَ». [رواه ابوداود ونسائی واحمد وابن ماجة، تكملة فتح الـملهم: 4/148].
ترجمه: «روز فتح مکه حضرت ابوقحافه پدر حضرت ابوبکرt در محضر آنحضرت آورده شد در حالیکه سر و ریش او بر اثر سفیدی مانند درخت «ثغامه» بود، آنحضرتr فرمود: این موهای سفید را رنگ کنید، البته از رنگ سیاه بپرهیزید».
چند روایت دیگـر ذیلاً درج میگردد اگرچه از لحاظ سند زیاد قوی نیستند اما برای تأیید و تقویت روایات فوق نوشته میشوند.
1- «وعن عامرٍt مرسلاً: «ان الله لا یـنظر إلی مـن یخضب بالسواد یـوم القیامة». [كنز العمال: 6/671].
٢- «عن أبی الدرداءt مرفوعاً: من خضب بـالسواد سـوٌد الله وجهه یـوم القامة». [رواه الطبرانی عن ابن عاصم، كنز العمال: 4/148].
٣- «عن أنسt: أول من خضب بالحناء والکتـم ابراهیم خلیلالرحـمن وأوٌل من اختضب بالسواد فرعون». [فردس ديلمي، السراج الـمنير، أوجز الـمسالك، كشف الخفاء للخفاجي، رسائل الرشيد: ص 294].
مفتی محمد تقی عثمانی در شرح مسلم میفرماید:
«و حدیث الباب (ای حدیث تغییر شیب ابی قحافة و قوله: و اجتنبوا السـواد) حجة امانعین، لأن الامر بالاجتناب ههنا مطلق و اخرج ابوداود فیکتاب الترجـل عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِr: يَكُونُ قَوْمٌ يَخْضِبُونَ فِى آخِرِ الزَّمَانِ بِالسَّوَادِ كَحَوَاصِلِ الْحَمَامِ لاَ يَرِيحُونَ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ». [وأخـرجـه النسـائی أیضاً. تكملة فتح الـملهم: شرح مسلم: 4/150].
علامه اشرفعلی تهانوی/ پس از ذکر عبارات فقهی و بعضی روایات میفرماید:
«از غور و فکر در مجموعه امور عشره چنين بر میآید که قوت و تـرجـیح دلائل در جانب ناجایز بودن است و آنهاییکه جایز قرار دادهاند هیچ دلیل قویای ندارند وکلیه دلایل آنها مخدوش و از لحاظ روایت و داریت غیر قابل اعتبار هستند». [امداد الفتاوي: 4/217].
و در پایان میفرماید:
«خلاصه اینکه دلایل حرمت قوی هستند و برای جواز آن هيـچ دلیل قـویای وجود ندارد، بنابراین فتوای علماء بر حرمت آن است». [امداد الفتاوي: 4/217].
علامه عبدالحی لکهنوی در «مجموعة الفتاوی» در جواب سؤالی در این مورد مفصلاً بـحث نموده است که به شرح ذیل است:
استفتاء: خضاب کردن موی سفید ریش از وسمه سیاه حرام محض است و مـرتکب آن صرف خاطی است یا مرتکب گناه کبیره؟ بینوا توجروا الجواب: هو المصیب خضاب کردن به رنگ سیاه خالص ممنوع و گناه کبیره است ابن حجر مکی در «زواجر» این را در کبائر شمار کرده است از این وجه که در حدیث وارد است:
«يكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ قَوْمٌ يَخْضِبُونَ بِالسَّوَادِ كَحَوَاصِلِ الطَّيْرِ، لا يَرِيحُونَ رَائِحَةَ الْجَنَّةِ». [رواه ابوداود والنسائی].
یعنی: «در آخر زمان اینچنین مردم خواهند بود که خضاب سیاه خواهند کرد مـانند دانـه دان کبوتران ایشان بوی جنت را نخواهند یافت».
و طبرانی روایت کرده است:
«من خضب بالسواد سود الله وجهه یوم القیامة».
یعنی: «شخصیکه خضاب سياه کند روز قیامت خداوند او را سیاه رو خواهد کـرد».
ملا علی قاری در شرح شمایل ترمذی مینویسد:
«ذهب أكثر العلماء إلی كراهة الخضاب باسواد وجنح الثوری إلی انٌها كراهة تحریم وان من العلماء من رخص فیه للجهاد ولم یرخص فیه لغیره، انتهی».
پس از رنگ نیل اگر خضاب سیاه میشود آن ممنوع است، مثل ایـنکه اول از حـنا مـوها را رنگین کند بعد نیل استفاده کند، در این صورت رنگ سیاه میشود، و اگر رنگ سیاه خالص نبود مثلاً با نیل حناء و غیره شریک کرده شود که از رنگ سیاه مائل به سرخی شود پس درست است. چنانکه امام محمد در موطاء مینویسد:
«لا نری بالخضاب بالوسمة والحناء أو الصفرة بأساً انتهی، و الله اعلم».
«حرره الراجی عفو ربه القوی ابوالحسنات مـحد عـبدالحـی تـجاوز الله عـن ذنـبه الجـلی والخفی». [مجموعة الفتاوي بهامش الخلاصة: 4/350].
علامه سید انورشاه کشمیری/ در «العرف الشذی علی الترمذی» میفرماید:
«وفي الحديث النهی الشدید عن الخضاب الاسود الذی لایتمیز به بین الشخ والشاب -إلی أن قال -والوسمة إذا لم تكن اسود أشد السـواد ویتمیز بین الشيخ والشاب فجائزکما في الـموطاء لـمحمد/». [العرف الشذي على الترمذي: 1/209، 1/150].
علامه خلیل احمد سهارنپوری/ میفرماید:
«والحدیث تهدید شدید في خضاب الشـعر بـالسواد وهو مکــروه کـراهة تحریم». [بذل الـمجهود شرح أبي داود: 17/99].
مفتی کفایت الله مفتی اعظم هند/ ميفرماید:
«رنگ سیاه را برای مجاهدین مستحسن و پسندیده قرار دادهاند و سیاه خالص را برای زینت و آرایش مكروه گفتهاند». [كفاية الـمفتي: 9/172].
علامه مفتی رشید احمد گنگوهی/ میفرماید:
«رنگ کردن مو با تمام رنگها به جز رنگ سیاه درست است«. [فتاوي رشيديه: ص 482]. خلاصه اینکه با توجه به آنچه نوشته شد این راجح قرار میگيــردکه رنگ سیاه برای مـردان بجز در موارد استثنائی، مکروه تحریمی است.
والله أعلم بالصواب
خدا نظر -عفا الله عنه-
دار الافتاء حوزه علمیه دار العلوم زاهدان 2/1/1419ﻫ.ق