حضانت و سرپرستي بچه
كلمه حضانت از “حضن” بمعني زير بغل تا پهلوگرفته شده است زيرا دو “حضم” هر چيزي، دو پهلوي آنست و عرب ميگويد: ’’حضن الطائر بيضه [يعني پرنده تخم خود را زير بالگرفت]’’.
حضانت و سرپرستي بچه
كلمه حضانت از “حضن” بمعني زير بغل تا پهلوگرفته شده است زيرا دو “حضم” هر چيزي، دو پهلوي آنست و عرب ميگويد: ’’حضن الطائر بيضه [يعني پرنده تخم خود را زير بالگرفت]’’.
ظهار
ظهار ازكلمه “ظهره“ بمعني پشتگرفته شده است و دراصطلاح شرع آنستكه شوهر به زن خودگويد: " أنت علي كظهر أمي [تو برمن چون پشت مادرم هستي: يعني همانگونه كه پشت مادرم بر من حرام است تو نيز بر من حرام هستي]’’.
طلاق رجعي موجب كاهش شماره طلاق است
هر شوهري مالك سه طلاق بر همسر خود ميباشد، طلاق رجعي موجب كاهش تعداد طلاق ميشود، بنابراين اگر طلاق رجعي براي بار اول باشد، دو طلاق باقي ميماند و اگر براي بار دوم باشد و بحساب آيد،
1-طلاق چيست؟
واژه طلاق از اطلاق بمعني رها ساختن و ترككردن و بحال خودگذاشتن،گرفته شده استگفته ميشود: " أطلقت الاسير [اسير را رها ساختم]، وقتيكه بند از وي بگشائي واو را رها وآزاد سازي. و دراصطلاح شرع اسلامي طلاق بمعنيگشودن و پارهكردن پيوند زناشوئي و پايان دادن به علاقه و رابطه زناشوئي ميباشد.
1-تعريف آن:
كلمه وليمه از “ولم“ بمعني جمع و گردهمائي گرفته شده است
زيرا زوجين هم با هم جمع ميشوند ودر عرف و عادت بمعني طعام و غذائي استكه براي مراسم عروسي و زفاف آماده ميشود. دركتاب “قاموس“ آمده است: وليمه طعام و غذاي عروسي يا هر طعاميكه براي دعوت و ضيافت و امثال آن ساخته ميشود، ميباشد. اولم، يعني وليمه ساخت -سور داد -.
مباشرت و همبستري با همسر
ابن حزم گفته است برمرد فرض وواجب استكه با همسر خود جماع نمايد و همبسترگردد، حداقل در هر بار طهركه از قاعدگي پاك ميگردد، يك بار با وي آميزش نمايد، اگر قدرت آن را داشته باشد، در غير اين صورت مرتكب عصيان و نافرماني خداوند شده است. چون خداوند ميفرمايد: " فإذا تطهرن فأتوهن من حيث أمركم الله... [چون زنانتان از قاعدگي پاك شدند، آنگونه كه خداوند بشما اجازه داده است با آنان نزديكي و آميزش كنيد]".
ازدواج با زنان اهل كتاب
براي مرد مسلمان ازدواج با زن آزاده اهلكتاب، حلال است. چون خداوند ميفرمايد:" اليوم أحل لكم الطيبات وطعام الذين أوتوا الكتاب حل لكم، وطعامكم حل لهم، والمحصنات من المؤمنات، والمحصنات من الذين أوتوا الكتاب من قبلكم، إذا آتيتموهن أجورهن محصنين غير مسافحين ولا متخذي أخدان [27] . ابنالمنذرگفته است از هيچكس از پيشينيان خبر صحيح نرسيده استكه آن را حرام دانسته باشند.
گواهي بر شيرخواري
گواهي يك زن در شيرخوارگي مورد قبول است، مشروط برآنكه مورد اعتماد باشد چون عقبه بن الحارث گفتكه او بااُم يحيي بنت ابي اهاب، ازدواجكرده بود، كنيز سياهي آمد وگفتكه بهردوي آنان شير داده است، و عقبهگفت: آن را براي پيامبر صلي الله عليه و سلم ذكركردم و ازآن زن دوريكردم وبه اوگفتم. اوگفت: چگونه با وي هستي و حال آنكه آن زنگفته است
متعه = ازدواج موقت يا صيغه
متعه يعني ازدواج موقت و ازدواج غيردائمي است بگونهايكهكسي با زني ازدواجكند بمدت يك روزيا يك هفته يا يك ماه وامثال آن. آن را بدين جهت متعه نام نهادهاند چون مرد به وسيله آن، براي لذت و تمتع موقت و مدت محدودي، بازدواج اقدام ميكند و هدف ازآن فقط لذت و تمتع است.
نظام خانواده:
"وما آتاكم الرسول فخذوه وما نهاكم عنه فانتهوا" قرآن كريم
ازدواج و پيوند دو جنس مخالف، جزو راهها و روشها و سنتهاي خداوندي، در آفرينش و ايجاد نسلهاست،كه بطوركلي دنياي انسانها و حيوانها وگياهان را دربر ميگيرد و بر همه آنها جاري است.
در اينجا مقصود از نفقه تهيه و آمادهكردن مايحتاج و لوازم زندگي همسر ميباشد، از قبيل: خوراك، پوشاك، مسكن، خدمات لازمه و درمان و امثال آنها حتي اگر ثروتمند هم باشد. نفقه همسر بموجب قرآن و سنت نبوي و اجماع، واجب است.
ايلاء درلغت بمعني امتناع ورزيدن از چيزي است به وسيله سوگند يادکردن و دراصطلاح شريعت و فقه اسلامي بمعني امتناع ورزيدن ازهمبستري و جماع با همسربه وسيله سوگند خوردن ميباشد. خواه اين قسم خوردن و سوگند يادکردن، بنام خدا يا بنام روزه يا صدقه و احسان يا حج يا طلاق باشد.
اگرچه زن در دوره جاهليت مورد بيمهري قرار گرفته بود و حق تملک و احترام وي مراعات نميشد، اسلام بتمامي جانب وي را مراعاتکرده است و احترام او را در نظرگرفته و به وي حق تملک داده است، در صورتيکه در دوره جاهليت ولي و سرپرست زن، در مال خالص او تصرف ميکرد، و به وي فرصت تملک و تصرف درمال خود نميداد.
تعريف کفاءت: کفاءت بمعني مساوات و مماثلت است، بدينمعنيکه زن و مرد و زوجين درمنزلت و مرتبت و موقعيت اجتماعي و سطح اخلاقي و مالي، مساوي هم باشند، بدون شک هراندازه مقام و موقعيت و منزلت زن و مرد بهم نزديک و مساوي باشد، زندگي زناشوئي آنان، موفقتر و بهتر است و کمتر دستخوش شکست و نوميدي ميشود.
وکالت بطور کلي ازجمله عقود جايزه است، چون در بسياري ازمعاملات، مردم بدان نياز دارند: باتفاق فقهاء هرعقدي راکه انسان خودش بتواند آن را انجام دهد، ميتواند براي آن وکيل بگيرد، مانند خريد و فروش و اجاره و حق خواهي و اقامه دعوي و مطالبه حقوق و داوري و ازدواج و طلاق و امثال اينها از جمله عقوديکه نيابت را پذيرا هستند.
معني ولايت: ولايت يك حق شرعي استكه بمقتضاي آن كاري براي ديگري بصورت اجباري و بجاي او انجام ميگيرد. ولايت دو نوع است: ولايت عامه و ولايت خاصه. ولايت خاصه نيز دو نوع است: ولايت بر نفس و ولايت بر مال. مقصود ما در اينجا ولايت بر نفس در ازدواج ميباشد.
شرايطي كه ولي بايد دارا باشد :
ولي بايد آزاد و عاقل و بالغ باشد خواه “مولي عليه = شخص مورد ولايت“ مسلمان يا غيرمسلمان باشد، پس بنده و ديوانه وكودك نابالغ نميتوانند، ولي شوند چون اينها نميتوانند
ادعيه سفر
آنچه كه درباره سفر آمده است
ابوهريرهگفت: پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود: " سافروا تصحوا، واغزوا تستغنوا [به مسافرت پردازيد تا از نعمت تندرستي برخوردارگرديد و بجهاد برويد تا بينياز شويد]". بروايت احمد و تصحيح طحاوي.
بيرون رفتنبقصد چيزي كه خداوند دوست دارد
ابوهريرهگفت: پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" ما من خارج يخرج من بيته إلا ببابه رايتان: راية بيد ملك، وراية بيد شيطان، فإن خرج لما يحب الله عزوجل اتبعه الملك برايته، فلم يزل تحت راية الملك،
خداوند فرمايد:" إن الله وملائكته يصلون على النبي، يا أيها الذين آمنوا صلوا عليه وسلموا تسليما [بيگمان خداي تعالي برپيامبردعا وثنا ميگويد و هرفرشته خدا نيز او را دعا ميگويد. ايمومنان شما نيز بر وي صلوات و سلامگوئيد، و بر او درود فرستيد ]".
معني صلاة بر رسول خدا صلي الله عليه و سلم
بخاري از قول ابوالعاليه گويد: صلاة خدا بر پيامبر صلي الله عليه و سلم بمعني ثناگفتن و ستايش خدا است از پيامبر صلي الله عليه و سلم در نزد فرشتگان و صلاة ملائكه بر پيامبر صلي الله عليه و سلم بمعني دعا است براي او.
1-دستور به دعا و نيايش:
خداوند دستور داده استكه مردم او را بخوانند و در برابرش زاري و تواضع و فروتنيكنند و او خود وعدهكرده است،كه جواب دعاي مردم را بدهد و به خواستهشان تحقق بخشد.
1-احمد و صاحبان سنن از نعمان بن بشير روايت كردهاند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت: " إن الدعاء هو العبادة، ثم قرأ: (ادعوني أستجب لكم، إن الذين يستكبرون عن عبادتي سيدخلون جهنم داخرين).
ذكر و ياد خدا
ذكر عبارت است ازتسبيح و تنزيه و حمد و ستايش ووصف خدا بصفاتكمال وجلال وجمال اوبا زبان وقلب. پس هرچيزيكه بزبان وقلب جاري شود واين معاني را برساند، ذكر خدا است.
1-خداوند دستور داده استكه از او فراوان يادكنيم:" يأيها الذين آمنوا اذكروا الله ذكرا كثيرا، وسبحوه بكرة وأصيلا [ايكسانيكه ايمان آوردهايد، فراوان از الله ياد كنيد و هرصبح و شام او را تنزيه و تسبيحكنيد]".
ابن القيم درفصل جداگانهاي سخنان دانشمندان مختلف را درباره جايگاه ارواح بعد ازمرگ را ذكرنموده است و قول راجح بنزد او آنست كه جايگاه ارواح در عالم برزخ با هم تفاوت فراوان دارند. بعضي از ارواح در “اعلي عليين“ ذر “ملا اعلي” جاي دارندكه عبارت است از ارواح انبياء عليه السلام و آنان هم منازلشان با هم تفاوت دارد،
بنا باتفاق آراء علماي اهل سنت و جماعت، هر انساني بعد از مرگش مورد سئوال واقع ميشود. خواه درگور مدفون باشد يا خير اگركسي را درندگان خورده باشند يا سوخته باشد يا جسم وي درهوا متلاشي شده يا دردريا غرق شده باشد، مورد بازخواست اعمال قرار ميگيرد و در جزاي اعمال خير و پاداش نيك و در جزاي اعمال بد پاداش بد ميبيند.
زيارت قبور براي مردان مستحب ميباشد. زيرا امام احمد و مسلم و صاحبان سنن ازعبدالله بريده روايتكردهاندكه او از پدرش شنيده استكه: پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" كنت نهيتكم عن زيارة القبور، فزوروها.فإنها تذكركم الاخرة [من شما را اززيارت قبور نهيكرده بودم. ازاين ببعد به زيارت قبور برويد زيرا اين عمل آخرت و قيامت را بياد شما ميآورد]".
تعزيت و تسليت بمعني دلجوئيكردن و طلب شكيبائي براي صاحبان ميت است به منظور تخفيف اندوه و مصيبت. تعزيت و تسليت گفتن به صاحب مرده مستحب ميباشد حتي اگر مرده كافر ذمي هم باشد، زيرا ابن ماجه و بيهقي با سند حسن از عمرو بن حزم روايتكردهاندكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفته است:" ما من مؤمن يعزي أخاه بمصيبة إلا كساه الله عزوجل من حلل الكرامة يوم القيامة [هر مرمني به برادر ايماني خود، تسليت مصيبتي را بگويد خداوند درروز قيامت جامهكرامت را به وي مي پوشا ند ]".
1-حكم تدفين:
مسلمانان اجماع دارند بر اينكه دفن ميت و پوشاندن جسد وي فرضكفايه ميباشد. خداوند ميفرمايد:" ألم نجعل الارض كفاتا أحياء وأمواتا [مگر ما زمين را دربرگيرنده و پوشاننده شما در حال مرگ و زندگي قرار نداديم؟]".
نماز خواندن بر ميت
1-حكم نماز ميت:
باتفاق پيشوايان فقه نماز ميت فرض كفايه است، زيرا پيامبر صلي الله عليه و سلم بدان دستورداده است و مسلمانان نيز همواره اين عمل را انجام دادهاند. بخاري و مسلم از ابوهريره روايت كردهاند: كه هرگاه مرده بدهكاري را پيش پيامبر صلي الله عليه و سلم ميآوردند، سئوال ميكرد،كه آيا چيزي براي بازپرداخت وام و بدهي خود به جاي نهاده است؟
1-حكم آن:
تكفين ميت به وسيله جامهايكه همه تن او را بپوشاند حتي اگريك جامه هم باشد فرضكفايه است. بخاري از خباب روايت كرده استكه گفته است: همراه پيامبر صلي الله عليه و سلم هجرتكرديم و در جستجوي رضاي خدا بوديم، بنابراين به پاداش خويش در پيشگاه خداوند رسيديم،گروهي از ما مردند و پاداشي در دنيا نصيب آنان نشد.
1-حكم آن:
بنا براي جمهورعلما غسل ميت مسلمان فرضكفايه است. بنابراين هرگاه يكي اينكاررا انجام دهد از ذمه و عهده همه مكلفان ساقط ميگردد. چون هم پيامبر صلي الله عليه و سلم بدان دستور داده است و هم مسلمين پيوسته آن را انجام دادهاند.
سوگواري و عزاداري
براي زن جايز استكه براي خويشاوند مردهاش تا سه روز سوگواريكند، مادام كه شوهرش مانع ازآنكار نشود و بر وي حرام است،كه بيش از سه روز سوگواري كند، مگراينكه مرده شوهرش بوده باشد،كه درآن صورت بروي واجب است تا پايان مدت “عده“ برايش سوگواري كند
طبق عقیده اهل سنت و جماعت
نوحهگري بمعني شيون و زاري همراه با فرياد و صداي بلند و جزع و فزع ميباشد و بصراحت احاديث نبوي آن را حرام ميدانند. از ابومالك اشعري روايت استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" " أربع في أمتي من أمر الجاهلية لا يتركونهن: الفخر في الاحساب ، والطعن في الانساب، والاستسقاء بالنجوم، والنياحة " وقال: " النائحة إذا لم تتب قبل موتها تقام يوم القيامة وعليها سربال من قطران، ودرع من جرب [در ميان امت من چهار خصلت جاهلي وجود دارد،كه آنها را ترك نميكنند: افتخار به اصل و تبار
نهي از تميمهها = چشمآويزها، بازوبندها
از چيزهائيكه مردم بمنظوردفع چشم زخم از اطفال و يا جلب قلوب ببازو و يا گردن اطفال يا ديگران آويزان ميكنند پيامبر صلي الله عليه و سلم نهي فرموده است.
تميمه عبارت بود از مهرههائيكه اعراب بگردن يا بازوي اطفال خود آويزان ميكردند و بگمان خود بدينوسيله آنان را ازچشم زخم محفوظ ميدارند يا نخهائي بودندكه درآن سحر ميدميدند و يا چيزهائي بر روي كاغذ مينوشتند كه بدينوسيله مردان قلب زنان و يا زنان قلب مردان را به سوي خود متمايل نمايند. كه اسلام اين رسم نكوهيده را باطل ساخت
خوردن گوشت حيوان اهدا شده به حرم شريف
خداوند دستور داده استكه اهداءكننده ازگوشت حيوان قرباني اهداء شده به حرم شريف، بخورد:" فكلوا منها وأطعموا البائس الفقير [خود ازگوشت آن بخوريد و آن را به فقيران و بينوايان بخورانيد]".
سعي بين صفا و مروه، سواره يا پياده
ميتوان سعيه بين صفا و مروه را، سواره يا پياده انجام داد، ولي پياده بهتراست. در حديث ابن عباس آمده استكه پيامبر صلي الله عليه و سلم پياده سعي را انجام ميداد، چون مردم فراوان، او را احاطهكرده بودند و نزد او جمع شده بودند، سوار شدند، سوار شد تا مردم او را ببينند و از او سئوالكنند. ابوالطفيل به ابن عباسگفت: آيا طواف بين صفا و مروه سواره، سنت است؟
10-11-كسيكه در احرام است، ميتواند انبان ياكيسه چرمي را بمنظور حفظ پولهاي خود وديگران، بركمرخويش ببندد و داشتن انگشتري هم اشكالي ندارد. و ابن عباس بدان تصريح نموده است.12-سرمه كشيدن: ابن عباسگفته است محرم ميتواند بعلت چشم درد، مادام كه مواد خوشبو نداشته باشد، براي مداواي چشم درد و غيرآن، سرمه بكشد.
" إن أول بيت وضع للناس للذي ببكة مباركا وهدى للعالمين - فيه آيات بينات مقام إبراهيم، ومن دخله كان آمنا - ولله على الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا، ومن كفر فزن الله غني عن العالمين [نخستين خانهكه نهاده شد به دنيا از بهر عبادت مردمان، خانهكعبه در زمين مكه است،كه با خير و بركت و هدايت و راهنماي جهانيان است،
روزه سنت = روزه داوطلبانه:
پيامبر صلي الله عليه و سلم مردم را بروزهگرفتن در روزهاي زير تشويق فرموده است:
1-روزه شش روز از ماه شوال:
گروه محدثين جز بخاري و نسائي از ابوايوب انصاري روايت كردهاند كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت:" من صام رمضان ثم أتبعه ستا من شوال فكأنما صام الدهر [هركس هر سال روزه ماه رمضان را بگيرد سپس بدنبال آن شش روزاز شوال را نيزروزه باشد
[اصطلاح فقهي]
صيام = روزه
صيام بمعني خويشتن داري و امساك است، در قرآن آمده است: " إني نذرت للرحمن صوما [بيگمان من در راه خدا بر خود نذركردهامكه با مردم سخن نگويم]’’. كه صوم بمعني خويشتن داري از سخنگفتن است. ولي صوم دراصطلاح فقهي بمعني خويشتن داري ازكارهائي استكه موجب باطل شدن روزه است،كه بايد همراه با نيت عبادت و تقرب بخدا، ازهنگام طلوع فجرصادق تا غروب خورشيد صورت گيرد.
[اصطلاح فقهي]
صدقه تطوع (احسان و بخشش در راه خدا)
اسلام با اسلوب و شيوهايكه دلها را جذب ميكند و در روح انسان شادي و گذشت ميآفريند و معاني خيرو نيكي و احسان را بيدارميسازد، مردم را به بذل و بخشش ميخواند و تشويق ميكند:
1-خداوند مي فرمايد:" مثل الذين ينفقون أموالهم في سبيل الله كمثل حبة أنبتت سبع سنابل في كل سنبلة مائة حبة والله يضاعف لمن يشاء والله واسع عليم [1][مثلكسانيكه اموال خود را در راه خدا، انفاق ميكنند
[اصطلاح فقهي]
زكات فطريه، يعني، زكاتي كه با افطار رمضان و پس از ماه رمضان واجب ميگردد. اين زكات بر هر فرد مسلماني،كوچك يابزرگ، مذكر يا مونث، آزاد يا برده واجب ميباشد.
بخاري و مسلم از حضرت عمر روايت كردهاند كه گفت: “پيامبر خدا صلي الله عليه و سلم زكات فطريه ماه رمضان را فرضكرد،كه براي هر فرد مسلمان يك صاع = ٢١٧٦گرم از خرما يا جو (ياگندم) بابت برده وآزاد و مذكرو مونث وكوچك و بزرگ داده شود“.
زكات از مال مشترك
بنا به راي اكثراهل علم، اگرمالي بين دونفريا بيشترمشترك بود، وقتي زكات از آن واجب ميشود، كه سهم هريك ازآنها به حد نصاب كامل برسد.
اين مطلب يا مطالب مربوط به اشتراك در حيوان واختلاف درباره زكات آن،كه قبلا ازآن سخنگفتيم، تفاوت دارد و غير از آن است.
زكات محصول زمين اجاره اي:
بنا به مذهب جمهورعلما اگركسي زميني را اجارهكرد وآن راكاشت، زكات بر او واجب ميباشد، نه برمالك زمين. ابوحنيفه ميگويد: زكات برمالك زمين واجب ا ست.
[اصطلاح فقهي]
زكات
تعريف زكات
زكات شرعاً بدان چيزيگفته ميشودكه انسان بعنوان “حق الله” از مال و دارايي خود خارج مينمايد و به نيازمندان ميدهد. بدان جهت زكات ناميده شده استكه درآن اميد بركت و فزوني واصلاح و تزكيه و پرورش نفس باكارهاي نيك، وجود دارد.
[اصطلاح فقهي]
نماز عيد فطر و عيد قربان
سنت نمازآن دوعيد ازسال اول هجري آغازگرديد وسنت موكده ميباشد چه پيامبر صلي الله عليه و سلم پيوسته آنها را انجام داده و به مردان وزنان فرمودكه براي اداي آن از شهر بيرون روند.
[اصطلاح فقهي]
جمعه = آدينه
1-فضيلت و مزيت روز جمعه
در حديث آمده است كه جمعه بهترين روزهاي هفته است. ابوهريره ميگويد، پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" خير يوم طلعت فيه الشمس يوم الجمعة: فيه خلق آدم عليه السلام، وفيه أدخل الجنة وفيه أخرج منها. و لا تقوم الساعة إلا في يوم الجمعة[ بهترين روز، روز جمعه است: در آن روز آدم آفريده شد،
[اصطلاح فقهي]
صلاة السفر (= نماز در سفر = نماز شكسته)
نماز طالب و نماز مطلوب
1-كوتاه كردن نمازهاي چهار ركعتي:
خداوند ميفرمايد:" وإذا ضربتم في الارض فليس عليكم جناح أن تقصروا من الصلاة إن خفتم أن يفتنكم الذين كفروا [هرگاه به سفر رفتيد، بر شما گناهي نيست كه نمازهاي چهار ركعتي را كوتاه كنيد
[اصطلاح فقهي]
صلاة الخوف = نمازترس
باتفاق علماء نماز خوف مشروع و از نظر شرع روا است [1]. چون خداوند فرموده است: " وإذ كنت فيهم فأقمت لهم الصلاة فلتقم طائفة منهم معك وليأخذوا أسلحتهم فإذا سجدوا فليكونوا من ورائكم ولتأت طائفة أخرى لم يصلوا فليصلوا معك
[اصطلاح فقهي]
نماز بيمار يا صلاة المريض
اگر كسي بعذر بيماري و امثال آن نتوانست نماز فرض را، ايستاده بخواند، جايز است كه نشسته آن را بخواند، و اگر نشسته نيز نتوانست آن را بخواند، بر پهلو خوابيده وآن را بخواند و با اشاره ركوع و سجود را بجاي آورد وبراي سجده بيشتر از ركوع خم شود، چون خداوند فرموده است:" فاذكروا الله قياما وقعودا وعلى جنوبكم
[اصطلاح فقهي]
باتفاق علما قضاي نماز براي كسي كه فراموش كرده يا خوابش برده باشد، واجب است، زيرا قبلا از قول پيامبر صلي الله عليه و سلم نقلكرديم كه:" إنه ليس في النوم تفريط إنما التفريط في اليقظة، فإذا نسى أحد صلاة أو نام عنها فليصلها إذا ذكرها [در خواب كوتاهي و اهمال نيست، بيگمان كوتاهي و اهمال در بيداري است، پس هرگاه كسي نمازي را فراموش كرد
[اصطلاح فقهي]
مبطلات نماز (چيزهايي كه نماز را باطل ميكند):
با انجام اعمال زير نماز باطل ميگردد و مقصود از آن حاصل نميشود پس بايد از آنها دوري نمود:
1 و 2-خوردن و آشاميدن به عمد:
ابن المنذر گفته است: “ اهل علم اجماع دارند بر اينكه اگر كسي در نماز فرض به عمد چيزي بخورد يا بياشامد نمازش باطل ميشود و بايد آن را اعاده كند و بقول جمهور علما در نماز سنت نيز چنين است. زيرا چيزي كه نماز فرض را باطل كند، نماز سنت را نيز باطل ميكند
[اصطلاح فقهي]
مكروهات نماز (اعمالي كه در نماز ناپسند است):
ترك هر يك از سنتهاي نماز كه قبلا به آنها اشاره شد و اعمالي كه در زير بدانها اشاره ميشود مكروه است:
1-بازي كردن با جامه و تن، مگر بدانها نياز داشته باشد كه در آن صورت مكروه نيست :
از معيقب روايت است كه گفته است: درباره دست كشيدن بر روي سنگ ريزه و تسويه كردن آن در نماز از پيامبر صلي الله عليه و سلم سوال كردم