اهل سنت جاسک

هشدار در مورد ستم به خدمتکاران و کارگران

اگر به گذشته ی نه چندان دور این جزیره نظری بیافکنیم ، می بینیم که مردم در آن زمان در فقر و گرسنگی به سر برده و زندگی سختی را می گذراندند ، بگونه ای که نداری ، برخی را مجبور می کرد که به سرزمین های نزدیک یا دور در پی یک لقمه نان سفر کنند ، لقمه نانی که بتوانند با آن سد رمق کرده و زنده بمانند و مخارج خانواده شان را بپردازند ، و در این راه سختیها و مشکلات فراوانی را تحمل کرده و در سفرهای شبانه روزیشان در خشکی و دریا خستگی و رنج را به جان می خریدند . اما بعد ازآن، خداوند با نعمت توحید و سنت و برپایی این دولت خوش یمن بر این سرزمین منت گذاشت و درهای رزق و روزی و خیرات را بر آنها گشود و نعمت های فراوانی که قادر به شمارش انها نیستیم را ارزانیشان داشت (و اگر نعمت‌[های‌] خدا را شماره کنید، آن را نمی‌توانید بشمارید.)

لذا در طول سال ، میوه های تابستانه و زمستانه ی فراوان به این مملکت وارد گشت ، علاوه بر اینکه گنج ها و برکات فراوانی از داخل این سرزمین استخراج می شد که باعث رونق و پیشرفت اقتصادی آن می گشت ، بگونه ای که در ردیف دولت های بزرگ قرار گرفته و امت های متمدن در مورد آن از یکدیگر پیشی می گرفتند . همه ی نگاهها و قلب ها به سوی این مملکت بود ، و نهایت تلاش برای دریافت ویزا و زندگی کردن در این سرزمین مبارک و بهره مندی از برکات آن انجام می گرفت .خداوندتبارک و تعالی می فرمایند : آیا آنان را در حرمی امن جای ندادیم که محصولات هر چیزی -که رزقی از جانب ماست- به سوی آن سرازیر می‌شود؟)

برادر گرامی ، با این مقدمه می خواهم بین وضعیت گذشته و حالمان مقایسه ای داشته باشم ، خداوند را سپاس می گوییم که نعمت امنیت و آسایش برایمان مهیا نمود بعد از اینکه پدران و اجدادمان بخاطر به دست آوردن روزی و لقمه نانی بیابان ها و سرزمین های بی آب و علف را پیموده و برخی اوقات هم بخاطر آن جان خود را از دست می دادند .اما امروزه خدا را شکر، سرزمین ما ، پناهگاه معیشتی بسیاری از مردم جهان شده است ، خانه های ما مملو از رانندگان شخصی و خدمتگزاران شده ، و کارخانجات ما شاهد حضور کارشناسان و کارگران فراوانی از دولت ها و با تابعیت های مختلف است ، اما با این وجود برخی از مردم قدرشناس این نعمت ها نبوده و دچار کبر و غرور می شوند و با کارگران بگونه ای رفتار می نمایند که شایسته ی یک انسان نیست چه برسد به اینکه از یک مسلمان و شهروند چنین مملکتی ،صورت پذیرد .

بسیاری از کارگران تمام دارائی خود را فروخته و یا حتی خانه شان را اگر برایشان مانده باشد به رهن گذاشته تا بتوانند ویزای سفر به این مملکت را بدست آورند ، به هنگام رفتن ، خانواده را وعده ی هدایا و اموال فراوان داده و آنها را امیدوار می ساختند که تمام بدهی ها را پرداخت کرده و زندگی خوبی را برایشان فراهم خواهند نمود ، اما وقتی که به این کشور می رسند تا شروع به کار کنند ، ناگهان می بینند که تمام رویاهایشان بر باد رفته است . آری امیدهایشان زیر صخره ی کارفرمای ستمگری که مراعات خویشاوندی و پیمانی را نمی کند له می شود ، آنها را مجبور می کنند که زیر برگه و تعهداتی را امضا کنند که مضمونش این است که تمامی حقوق و مزد یکساله شان را دریافت کرده و هیچگونه مطالبه ای برایشان باقی نمانده است ، و آنها را تهدید کرده که اگر امضا نکنند قراردادشان را فسخ و آنها را به کشورشان باز می گردانند ، لذا این ببچارگان به اجبار و با فشار ستم و استبداد به این خواسته تن داده و بر درد غربت و جدایی صبر می کنند لا حول و لا قوه الا بالله .( تغییر و نیرویی جز به وسیله ی خداوند نیست )

برادران مسلمان ، تصور کنید افراد تحت تکفل آن کارگر و خدمتکار چه حالی دارند ، هر ماه انتظار دارند که کارفرما مقدار اندکی از پول یا مال با صد منت و خواری به کارگر بدهد تا برای خانواده اش بفرستد اما چیزی را نمی یابند ، بارها به درگاه و درب بانک ها مراجعه نموده که شاید حواله ای برایشان فرستاده شده است که با آن گرسنگیشان را رفع نموده یا خودشان را از هلاکت نجات دهند ، با آن بتوانند پوششی را تهیه نموده و از سایه ی پل ها و تاریکی تونل ها و خرابه ها نجات یابند ...؟

ای کارفرما ، آیا نمی دانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده اند : ستم ، تاریکی های روز قیامت است ) ؟ ؟ بخاری از ابن عمر روایت کرده است .

ای مسلمان ، آیا نمی دانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم وقتی معاذ بن جبل – رضی الله عنه – را به سوی یمن می فرستاد به او فرمود : از دعای ستمدیده بترس ، چرا که بین آن و خداوند هیچ پرده ای نیست )) ؟؟ بخاری روایت کرده است و و احمد اضافه نموده است که (( و اگرچه هم کافر باشد )) . رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرمایند : از دعای ستمدیده بر حذر باشید ، چرا که آن بر روی ابر حمل می شود و خداوند می فرمایند : به عزت و جلالم سوگند ، حتما تو را یاری خواهم کرد و اگرچه بعد از مدتی باشد . ) صحیح الجامع 117.

آیا نمی ترسی از اینکه این مظلوم دستانش را به سوی خداوند واحد بالا برده و نفرینت کند ؟؟

آیا اینگونه ، نعمت ها را شکر می گذاری ؟ در حالی که خداوند بر تو منت گذاشته ، بجای خدمتکار بودن ، خدمتکار داری و بجای اینکه به تو دستور دهند ، دستور می دهی ؟؟؟

آیا نمی دانی اگرچه می توانی کارهایت را از موسسات حقوق بشر مخفی نمایی ، اما هیچ چیز در زمین و آسمان بر خداوند پوشیده نیست و خداوند تبارک و تعالی دفاع از آنها را بر عهده گرفته است . رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرمایند که خداوند عزوجل فرموده اند : سه گروهند که در روز قیامت من با آنها دشمنم : مردی که به اسم من تعهد کند اما بدان وفا ننموده و خیانت نماید ، مردی که شخص آزادی را فروخته و بهای آن را مصرف کند ، و مردی که شخصی را کرایه کند و از او کار کشیده اما مزدش را نپردازد .)) بخاری آن را روایت کرده است .

ای مسلمانان : برخی از کارفرمایان بگونه ای با مردان و زنان خدمتکار یا کارگرانشان رفتار می نمایند که نه تنها اینکه حداقل احترام و قدردانی که در اسلام معین شده است را به نسبت حقوق و احساساتشان رعایت نمی نمایند بلکه حتی با دیده ی حقارت و کوچکی و پستی بدان ها می نگرند ، بعید نیست که این عمل زشت و متکبرانه صاحبش را از دخول به بهشت باز دارد ( خداوند ما و شما را از آن دور نگه دارد ) همانگونه که در حدیث آمده است که (( هر کس به اندازه مثقال ذره ای کبر در قلبش باشد وارد بهشت نمی شود ، مردی گفت : شخص دوست دارد که لباس و دمپاییش زیبا باشد ، حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند : خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد ، کبر پوشاندن حقیقت و کوچک شمردن مردم است . – مسلم از ابن مسعود آن را روایت کرده است .

ای مسلمان ، اخلاقت چقدر با اخلاق رسول الله صلی الله علیه و سلم همخوانی دارد ، انس رضی الله عنه می گوید : ده سال از زمان مهاجرت رسول الله صلی الله علیه و سلم به مدینه تا پایان عمر شریفشان ، همه جا ، در خدمت آن حضرت بودم ، هرگز در مورد کاری که انجام داده بودم نگفت : چرا اینگونه انجام دادی ؟؟ و برای کاری که انجام نداده بودم نفرمود که چرا انجام ندادی ؟ رسول الله خوش اخلاق ترین مردم بود ، هرگز ابریشم و پارچه و چیزی نرمتر از کف دست رسول الله صلی الله علیه و سلم لمس نکردم . بخاری آن را روایت کرده است .

ای مسلمانان ، رعایت حقوق خدمتکاران وکارگران از تکالیف شرعی بوده و رفتار نیک با آنها و بیگاری نکشیدن از آنها جزء وظایف اسلامی مشخص شده است ، رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرمایند : بردگان شما ، برادران شمایند ( امورات را اصلاح می کنند ) خداوند آنها را زیر دست شما قرار داده است ، پس هر کس برادرش تحت امرش باشد ، باید از غذای خود به او بخوراند و از آنچه خود می پوشد به او بپوشاند ، و کاری را که از توانشان خارج است به عهده شان نگذارد ، و اگر او را مکلف به انجام چنین کارهایی نمود آنها را در انجام کار یاری دهد . )) بخاری و مسلم آن را روایت کرده اند .

رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرمایند : غذا و لباس خدمتکاران باید تامین گردد و کارهای طاقت فرسا بر عهده آنها گذاشته نشود . ( مسلم آن را روایت کرده است ) . برادر مسلمانم ، بر حذر باش از اینکه بیشتر از توانشان ، از انها کار بکشی ، نوع و ساعات انجام کار به اندازه ی توانایی شان باشد .

از جمله مواردی که گویای توجه اسلام به نیک رفتاری با خدمتکاران می باشد ، روایتی است که بخاری روایت نموده است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند : هرگاه خدمتکار شما ، برایتان غذا آورد ، اگر او را برای غذا خوردن با خود ننشاندید ، حداقل باید یک یا دو لقمه به او تعارف کنید چرا که او حرارت و امر پختن و آماده ساختن غذا را به عهده داشته است .

برادر گرامی ، دادن مزد و حق کارگر نه تنها اینکه جزء محسنات اخلاقی است بلکه آن عمل نیکی است که مایه ی تقرب به درگاه الهی می گردد ، از جمله کارهایی به حساب می آید که می توان برای رفع سختیها و گرفتاریها بدان توسل جست ، همانگونه که وقتی سه نفر در غاری گیر افتادند ، یکی از آنها گفت : خدایا ، به درستی می دانی که کارگری داشتم برایم کار می کرد ، قسمتی از برنج را به عنوان مزدش تعیین نموده بودم ، اما او بدون اینکه مزدش را بگیرد رفت ، من سهمیه او را در زمین کاشتم و با سودی که از آن حاصل نمودم گاوی را خریدم ، بعد از مدتی کارگرم بازگشت و جویای مزدش شد ، به او گفتم آن گاو را بردار ، به من گفت : من تنها یک سهم برنج از شما طلب داشتم ، گفتم : آن گاو حاصل آن سهم برنج توست ، آن را بردار ، لذا آن را گرفت و رفت ، خدایا اگر این کار را تنها بخاطر ترس از تو انجام داده ام ما را نجات بده ، که سنگ راه را باز کرد . )) بخاری از ابن عمر روایت کرده است .

ای مسلمانان ، چقدر در روزنامه ها از حوادث دردناک مربوط به زنان خدمتکار را می خوانیم که در معرض انواع خواری و خفت و شکنجه هایی قرار گرفته اند که عوارض ماندگار و آثار ننگین وحشتناک آن ملازم همیشگی آنها است؛ امری که نمی توان بر آن سکوت کرد و نوعی از انسان را معرفی می نماید که شیطان در پوست انسانند و قلب هایشان به مانند درندگان و حیوانات وحشی است ، هیچ بویی از رحمت و شفقت نبرده اند ، از شکنجه دادن دیگران لذت برده و با آزار رساندن، سرخوش می شوند .

اما خداوند گاهی فرصت می دهد و زمانی انتقام می گیرد ، برادر گرامی عجله نکن ، از قانون های خداوندی آن است که پیامبر راستگوی ما صلی الله علیه و سلم خبر داده است که (( هر کس به مردم رحم نکند خداوند به او رحم نمی کند )) بخاری از جریر بن عبدالله روایت کرده است.

و از ابی مسعود انصاری رضی الله عنه روایت شده است که گفت : من برده ام را زدم ، از پشت سرم صدایی شنیدم که : ای ای ابن مسعود بدان که قدرت خداوند بر تو از توان تو بر این برده بیشتر است )) پشت سرم را نگاه کردم دیدم رسول الله صلی الله علیه و سلم است ، گفتم : ای رسول خدا ، او در راه خدا آزاد است ، حضرت فرمودند : اگر اینکار را نمی کردی ، آتش تو را لمس می کرد . مسلم آن را روایت کرده است .

و از معقل بن یسار – رضی الله عنه – روایت شده است که گفت : رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند : هر بنده ای که خداوند برایش زیردستانی قرار داده باشد و مرگش فرا برسد در حالیکه به زیردستانش ظلم کرده است ، خداوند بهشت را بر او حرام می کند . )) مسلم آن را روایت کرده است .