سیرت نبوی و مراعات نمودن احساسات مردم
رعایت احساسات و عواطف مردم سبب ازدیاد محبت و مودت میگردد و در میان قلوب مردم الفت ایجاد میكند. اگر در بسیاری از آداب و روشهای پیامبر صلى الله علیه وسلم كه به ما دستور داده، توجه كنیم، میبینیم كه چقدر به احساسات مردم اهمیت داده شده است. علتش این است كه اثر زخمی كه بر جسم وارد میشود، فوراً ظاهر میگردد، اما زخمی كه بر روح و روان وارد گردد، اگر چه دیده نمیشود، اما به مراتب دردناكتر خواهد بود.
جراحات السنان لها التئامُ /*/ ولا یُلتامُ ما جرحَ اللسانُ
زخمهای شمشیر پس از مدتی بهبود پیدا میكنند، اما زخمی كه به وسیلهی زبان ایجاد شود، هیچوقت بهبود نمییابد.
سیرت پیامبر صلى الله علیه وسلم آكنده و مملو از مثالها و نمونههایی است كه چقدر به احساسات مردم توجه شده است؛ از آن جمله:
نحوهی برخورد با خطاكار
مؤمن برای برادرش به منزلهی آینه است؛ اگر او را بر عمل خیری ببیند، به او قوت قلب میدهد و او را تشویق به استقامت میكند، اما اگر او را در كار اشتباهی ببیند، با نرمی و دور از انظار مردم نصیحتش كرده و بدون اینكه او را دلسرد كند، اعمال او را اصلاح میكند. پس اصل در نصیحت، پنهانكاری است تا احساسات اشتباهكننده مراعات گردد. به همین خاطر معمول پیامبر صلى الله علیه وسلم نسبت به خطاكاران این بود كه از الفاظ عمومی استفاده میكرد و میفرمود: «مَا بَالُ أَقْوامٍ؟»؛ «بعضیها را چه شده است؟» حضرت عایشه رضی الله عنها میفرماید: عادت مبارك پیامبر صلى الله علیه وسلم این بود كه هر گاه از شخصی خطایی پیش میآمد، نمیگفت: فلانی را چه شده است. بلكه میفرمود: «بعضیها را چه شده كه چنین و چنان میكنند.» (رواه أبو داود وصححه الألبانی)
بسا اوقات نصیحت كننده مجبور میشود كه در بعضی اوقات كه تأخیر در آن جایز نمیباشد، علناً نصیحت كند، همانگونه كه در بعضی مواقع از پیامبر صلى الله علیه وسلم پیش آمده است. اما باز هم مناسب این است كه از حكمت و نرمی كار گرفته شود. پیامبر صلى الله علیه وسلم جاهل و خطاكار را با نرمی متوجه میفرمود و اشتباهش را اصلاح میكرد و دل او را به دست میآورد و میكوشید تا عواطف او را جریحهدار نكند. حضرت انس رضی الله عنه میگوید: ما در مسجد به همراه پیامبر صلى الله علیه وسلم نشسته بودیم كه شخصی بیابانی آمد و برخاست تا در مسجد ادرار كند. یاران پیامبر صلى الله علیه وسلم گفتند: نكن نكن (این چه كاری است؟)، آن حضرت صلى الله علیه وسلم فرمودند: جلوی ادرار كردنش را نگیرید و آزادش بگذارید تا كار خود را تمام كند. آنها هم او را آزاد گذاشتند تا اینكه فارغ شد. سپس آنحضرت صلى الله علیه وسلم او را خواست و به او گفت: «در مسجد مناسب نیست كه ادرار و پلیدی وجود داشته باشد، بلكه مساجد جای ذكر خدای عزوجل و نماز و تلاوت قرآن است.» سپس به شخصی امر فرمود تا یك دلو آب بیاورد، او هم دلو آب را آورد و آبها را بر آن جای ادرار ریخت. (رواه البخاری)
امام نووی میگوید: در این حدیث نسبت به كسی كه نمیداند، نرمی و آموزش وجود دارد و اینكه نباید او را اذیت كرد، بلكه باید او را به خوبی تفهیم نمود. مخصوصاً اگر آن خطاكار قصد مخالفت و سركشی را نداشته باشد؛ زیرا با رعایت این اصول، كمترین ضرر هم دفع میشود.
نحوهی اجازه گرفتن
اجازه گرفتن جهت ورود به خاطر ترس از اطلاع یافتن بر پوشیدگیهای اهل خانه است یا بدین خاطر كه چشمش بر چنان چیزی نیفتند كه صاحب خانه از آن ناراحت شود. در این باره در سیرت پیامبر صلى الله علیه وسلم آداب زیادی وجود دارد كه همهی آنها دلالت بر توجه فراوان به عواطف مهمان و صاحب منزل دارند. از جملهی این آداب: اجازه گرفتن قبل از ورود است، همینطور سلام كردن و نیز نهی شده است از اینكه شخص روبروی درب بایستد. باز بیش از سه بار اجازهی ورود نگیرد و مناسب است كه نام خود را بگوید تا صاحب خانه او را بشناسد و خود را برای ملاقاتش آماده كند.
تمام این آداب كه در سنت پیامبر صلى الله علیه وسلم وارد شدهاند، به منظور رعایت عواطف و احساسات مهمان و میزبان میباشند.
بدی نكردن و منت نگذاشتن به سائل
پیامبر صلى الله علیه وسلم به عواطف فقرا و مساكین احترام میگذاشت و احساساتشان را جریحهدار نمیكرد. اگر سائل مستحق نمیبود، جواب او را به بهترین صورت و با زیباترین كلمات میداد. چنانكه عبدالله بن عدی بن خیار میگوید: دو نفر به من اطلاع دادند كه آنها در حجة الوداع نزد پیامبر صلى الله علیه وسلم در حالی آمدند كه آنحضرت صدقات را تقسیم میكرد، این دو نفر از پیامبر صلى الله علیه وسلم صدقه خواستند، [میگویند:] پیامبر صلى الله علیه وسلم به ما نگاهی انداخت، دید كه ما پارچهی چرمی داریم، فرمودند: «اگر از این صدقات چیزی میخواهید به شما میدهم، اما بدانید كه صدقه مال فقراست نه اغنیا و اقویا.» (رواه أحمد وصححه الألبانی)
یكی از اشتباهات كه از بعضی افراد به هنگام ثابت شدن دروغ از سائل پیش میآید، خشمگین شدن و بی حرمتی كردن نسبت به آنهاست؛ در حالی كه راست گفتن و دروغ گفتن را خدا بهتر میداند، لذا وظیفهی انفاق گننده این است كه اگر چیزی به او میدهد یا نمیدهد، با بهترین صورت بدهد یا ندهد؛ نه اینكه او را پست و ذلیل گرداند یا در وقت دادن، بر او منت هم بگذارد. حضرت ابوذر رضی الله عنه روایت میكند كه پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند: «روز قیامت خداوند با سه نفر سخن نمیگوید و به آنها نگاه هم نمیكند و آنان را پاك نمیگرداند و عذاب سختی هم در انتظار آنهاست...» راوی میگوید: آنحضرت صلى الله علیه وسلم این مطلب را تا سه بار تكرار فرمود. ابوذر رضی الله عنه گفت: ای رسول خدا! آنها چه كسانی هستند كه ناكام و هلاك شدند؟ فرمودند: «كسی كه ازارش را پایینتر از شتالنگش قرار میدهد، و منّتگذار و شخص سوم آن تاجری است كه كالای خود را با سوگند دروغ به فروش میرساند.» (رواه مسلم)
ابن عثیمین میگوید: منتگذار كسی است كه كه وقتی به دیگری چیزی میدهد دائماً بر او منت مینهد كه من به تو این كمك و آن كمك را كردم. منت گذاشتن از گناهان كبیره است كه ثوابها را از بین میبرد. از اینجاست كه خداوند متعال میفرماید: ﴿یَا أَیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا لَا تُبْطِلُوا صَدَقَاتِكُمْ بِالمَنِّ وَالأَذىٰ﴾ [بقره: ۲۶۴]؛ ای مؤمنان! مواظب باشید صدقههای خود را با منت گذاشتن از بین نبرید.
آزار نرسانیدن به دیگران
از جمله رعایت عواطف دیگران كه در سیره نبوی بدان توجه شده، آزار نرسانیدن به دیگران با صدای بلند است اگر چه با تلاوت قرآن كریم هم باشد. حضرت ابوسعید خدری رضی الله عنه میگوید: پیامبر صلى الله علیه وسلم در مسجد معتكف بود، وقتی كه شنید بعضی با صدای بلند تلاوت میكنند، پرده را برداشت و فرمود: «بدانید كه شما در مسجد با پروردگارتان مناجات میكنید؛ لذا همدیگر را اذیت نكنید و به وقت قرائت صدایتان را بلند نكنید - یا فرمود: به وقت نماز صدایتان را بلند نكنید -.» (رواه أبو داود وصححه الألبانی)
شوخی مخالف با سنت
شوخی امری جایز و نیاز بشر است كه به وسیلهی چیزی غمها و خستگیهای خود را سبك كند و او را خوشحال گرداند. لذا اگر شوخی مطابق با سنت و مؤدبانه باشد كه در آن به احساسات مردم توجه شود و مسبب ضرر مادی یا معنوی نگردند، هیچ گونه اشكالی ندارد. پیامبر صلى الله علیه وسلم با یارانش شوخی میفرمود و جز حق و واقعیت چیزی دیگر نمیگفت. چنانكه حضرت ابوهریره رضی الله عنه میگوید: صحابه رضی الله عنهم عرض كردند كه یا رسول الله! شما با ما شوخی میكنید؟ فرمودند: «بله، آیا غیر از این نیست كه من جز حق چیز دیگری نمیگویم.» (رواه الترمذی) در حدیثی دیگر فرمودند: «هیچ یك از شما كالای برادرش را از روی شوخی و یا جدی بدون اجازه برندارد.» (رواه أبو داود وحسنه الألبانی)
توجه نمودن به نیاز دیگران
یكی از اموری كه پیامبر صلى الله علیه وسلم امت خود را بدان تشویق و ترغیب نموده، این است كه برای برطرف شدن نیازهای دیگران در حد توان باید اقدام كنند قبل از اینكه آنان مجبور شوند چیزی سؤال كنند و احساسشان جریحهدار شود. از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت است كه ما در سفری با آنحضرت صلى الله علیه وسلم همراه بودیم كه اتفاقاً مردِ مسافری سوار بر مركبش بود و به طرف راست و چپ نگاه میكرد؛ پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمود: «هر كسی كه جای خالی در سواریاش دارد، آن را به كسی بدهد كه جایی ندارد و هر كه توشهی اضافی دارد، آن را به كسی كه توشه ندارد بدهد.» راوی میگوید: آنحضرت صلى الله علیه وسلم چندین چیز را نام بردند تا جایی كه ما گمان كردیم هیچ حقی نسبت به اموال مازادِ خود نداریم. (رواه مسلم)
درگوشی كردن با یكدیگر
درگوشی؛ یعنی گفتگوی دو نفر با صدای آهسته. پیامبر صلى الله علیه وسلم از درگوشی دو نفر كه در حضور آنها شخص دیگری هم وجود داشته باشد، نهی فرمودند تا عواطف آن شخص سوم جریحهدار نگردد. لذا اگر دو نفر با زبان بیگانه حرف بزنند كه شخص سوم متوجه گفتگویشان نشود، باز هم در همین حكم داخل است. چنانكه حضرت عبدالله بن عمر رضی الله عنهما میگوید كه آنحضرت صلى الله علیه وسلم فرمودند: «وقتی كه سه نفر بودید، بدون سومی با هم درگوشی صحبت نكنید.» (رواه البخاری)
حضرت عبدالله بن مسعود نیز روایت میكند كه پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند: «اگر سه نفر بودید، دو نفر با هم درگوشی نكنند كه سومی را تنها بگذارند؛ زیرا این شخص سوم ناراحت میشود.» (رواه مسلم)
علامه خطابی میگوید: علت ناراحتیاش این است كه او در اشتباه میافتد كه مبادا آن دو نفر نسبت به وی فكر بد یا دسیسهای به كار نبرند.
مواردی دیگر كه باید احساسات مردم مراعات شود
۱- توجه به كارگران و طبقات ضعیف جامعه؛ زیرا پیامبر صلى الله علیه وسلم میفرمایند: «هر گاه خادم شما برای شما غذایی آورد، اگر او را با خود ننشاند، حداقل یك یا دو لقمه به او بدهد.» (رواه البخاری) و در روایت ابن ماجه (با تصحیح آلبانی) آمده است: «چرا كه همین خادم با دود آتش و گرمای آن قرین بوده است.» یعنی آن را پخته است.
امام نووی میگوید: این حدیث در باب مكارم و زیباییهای اخلاقی است؛ خصوصاً توجه به كسی كه غذا را پخته یا آن را آورده، زیرا گرما و دود آن را تحمل كرده و بوی خوش غذا به مشامش رسیده و به آن تمایل پیدا كرده است.
۲- توجه به عواطف مادر نسبت به كودكش؛ اگر چه در نماز هم باشد. حضرت انس رضی الله عنه نقل میكند كه پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند: «به درستی كه من در نماز داخل میشوم و دوست دارم آن را طولانی كنم، اما وقتی صدای بچهای را میشنوم، نمازم را كوتاه میكنم؛ زیرا میدانم وقتی كه بچه گریه میكند، در دل مادر چه میگذرد.» (رواه البخاری)
۳- توجه به عواطف نیازمندان و بیماران؛ پیامبر صلى الله علیه وسلم از خیره شدن به بیماران نهی فرمودند تا مبادا احساس آنها جریحهدار شود. عبدالله بن عباس رضی الله عنهما روایت میكند كه پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند: «به صورت مداوم به كسانی كه به بیماری جذام (برص) مبتلا هستند، نگاه نكنید.» (رواه ابن ماجه وصححه الألبانی)
دعایی كه از پیامبر صلى الله علیه وسلم به هنگام مشاهدهی بیماری نقل گردیده، این است كه بگوید: «الحَمْدُ للهِ الَّذِی عَافَانِی مِمَّا ابْتَلاكَ»؛ ستایش مخصوص برای الله تعالى است كه مرا نسبت به آنچه تو بِدان مبتلا هستی، عافیت بخشیده و بر بسیاری از مخلوقاتش برتری عنایت فرموده است. این دعا را باید آهسته بخواند تا بیمار دلگیر نشود.
۴- نهی از بدگویی به مردگان؛ گاهی شاید مُرده مستحق سبّ باشد، اما خویشاوندان او به علت شنیدن آن دشنامها اذیت میشوند. از این جهت است كه پیامبر صلى الله علیه وسلم ما را از این عمل بازداشته تا احساس خویشاوندان میّت جریحهدار نشود. حضرت عایشه رضی الله عنها روایت میكند كه پیامبر صلى الله علیه وسلم فرمودند: «مردگان را بد نگویید؛ زیرا آنها بر آنچه كه جلوتر فرستادهاند، رسیدهاند.» (رواه البخاری)
ابن عثیمین میگوید: مراد از اموات، امواتِ مسلمان هستند؛ اما اموات كفار هیچ حرمتی ندارند جز اینكه با دشنام دادنشان، خویشاوندان آنها اذیت میشوند. لذا باز هم جایز نیست كه دشنام داده شوند؛ اما اگر هیچ ضرری واقع نشود، پس حرمتی هم باقی نمیماند.
۵- رعایت احساسات بزرگ و كوچك؛ تنها راه دستیابی به یك زندگی سالم و مطمئن، برگشتن به رهنمودهای پیامبر اكرم صلى الله علیه وسلم است كه حق هر حقداری به او داده شود. چرا كه در پرتو رهنمودهای پیامبر صلى الله علیه وسلم كودكان هم حقوقی دارند كه باید عواطفشان رعایت گردد و با رحم و شفقت و اظهار محبت مورد توجه قرار گیرند. همچنین باید به بزرگترها هم اهتمام نمود و به حقوقشان احترام گذاشته شود تا آن را احساس كنند. حضرت انس رضی الله عنه میفرماید: شخص كهنسالی میخواست كه پیامبر صلى الله علیه وسلم را ملاقات كند، اما مردم از اینكه راه را برای او باز كنند، تأخیر كردند و او كمی معطل شد. آنحضرت صلى الله علیه وسلم فرمودند: «كسی كه بر كودكان ما رحم نكند و به بزرگترها احترام نگذارد، از ما نیست.» (رواه الترمذی)
پیامبر صلى الله علیه وسلم حرمت مسلمان را در جسم، مال، آبرو و احساساتش رعایت كرده است و حتىٰ كوچكترین كلمهی نامناسبی هم نگفته است. آنحضرت صلى الله علیه وسلم در خطبهی حجة الوداع در روز دهم فرمود: «به درستی كه خونها و مالها و آبروی شما بر همدیگر حرام هستند؛ مانند حرمت این روز (كه روز عید است) و همچنین حرمت این شهر (مكه كه چقدر مورد احترام است) و همینطور حرمت این ماه (كه ذوالحجه و از ماههای حرام است).» پیامبر صلى الله علیه وسلم این سخن را بار بار تكرار فرمود. (رواه البخاری)
ابن المنذر میگوید: پیامبر صلى الله علیه وسلم غیبت را نیز حرام قرار داده و امتش را نسبت به آن برحذر داشته است و تحریم آن را همانند تحریم خونها و مالها قرار داده است و باز تحریم آن را همانند حرمت مكهی مكرمه در ماه حرام اعلام كرده است.
عایشه رضی الله عنها میفرماید: من به پیامبر صلى الله علیه وسلم نسبت به صفیه رضی الله عنها گفتم كه او قدكوتاه است. آنحضرت صلى الله علیه وسلم فرمود: «ای عایشه! تو كلماتی را بر زبان آوردی كه اگر آن كلمات با آب دریا آمیخته شوند، دریا را آلوده میگردانند.» (رواه الطبرانی وصححه الألبانی)
ابن عثیمین میگوید: منظور از آمیختگی با آب دریا این است كه طعم آن را تغییر میدهد یا به خاطر بدبویی و زشتی آن از رساترین بازدارندهها از غیبت است.
موقع مقالات إسلام ويب
ترجمه : حافظ محمد امین حسین بر