آنکه آوردند از سـستی دیـن
کذبی اندر شأن ام المؤمنین
لغو گفتند از شما جمعی فضول
در مـقـام عایشه، جفـت رسـول
چون که میگشتند باز از مصطلق
مـانـد او از کـاروان بـا حـفــظ حـق
رفـتـه نزدیک مدینه یک شـبـی
او خود از هودج برون از مطلبی
همرهان رفتند و او بر جای ماند
مردی او را برد و بر منزل رساند
شـرح آن در نظـم ما نایـد به کـار
بددلان گفتند حرفی زشت و خوار
آمد این آیت که جمعی از شما
بـر وی آوردنـد حــــــرفـی نـاروا
بهــر خـویـش آن را مپـنـدارید زشـت
بل شما را بهتر است آن در سرشت
هـر گـروهـی ز اهـل بهـتــان را جـزا
هست زآنچه کرده کسب او از خطا
و آن که بگـرفت او معـظمتر از آن
مر عذابی اعظم است او را چنان
چون شنید این مرد و زن از اهل کیش
ظــن نبـردنـد از چـه بـر نیـکـی خویش
یعنی آن سان که ز بهـر خویشتن
چشـم نیـکـی داشتـند از ذوالمنن
تا بگفـتـند ایـن بـود افکـی مُبین
نیست اندر حق او شایسته این
از چـه نـاوردیـد بـر ایـن قـول بـد
چار شاهد گر نبود آن کذب و رد
چار شاهد پس نیاوردند چون
نزد حقاند آن جماعت، کاذبون
گـر نبُـود فضـل خـدا و رحمتش
در دو دنیا میرسد از حضرتش
در هر آنچه خوض کردید اندر آن
مر عذابی بر شما سخت و گران
آن زمان که بر گرفتند آن سخن
بر زبـان و گفـتشان بُـد بر دهن
آنچه نی علمی بر آن میداشتند
و آن سخـن را سهـل میپنداشتند
و آن به نزد حق بسی باشد عظیم
کـه شما گفتـید بی تشویش و بیم
از چه وقتی که شنیدید آن سخن
مینگفتـید این به نفـس خویشتن
که این تکلم نیست از ما بر سزا
حـق بـود پـاک و منـزه زیـن خـطا
یعنی از اینکه کند کس از ستم
قـدح بـر جـفـت رسـول محـتـرم
هست بهتانی بزرگ البته این
در حریم پـاک خـیر المرسلین
حق شما را مینماید وعظ پس
تـا بـه مثـل ایـن نگـوید باز کس
عود بر این گفت نارید هیچ باز
گـر شـمـا داریـد بر ایمـان نیاز
حق مبین بر شما آیات خویش
میکند ز الطاف از انـدازه بیش
باشد او دانا به حال نیک و بد
راسـت کـانـدر امـور و معـتمد
آنکسان که دوست دارند اینکه فاش
مَــر زنـای مـؤمـنـــــــان گـردد بجـاش
رنجشان سخت است اندر دو سرا
و آنچه حـق دانـد نـدانیـد آن شـما
گـر نـبُـود فضـل خـدا و رحمـتش
که رئوفست و رحیم آن حضرتش
بر شما از حق عقوبت میرسید
بس عیـوب مختـفی گشـتی پدید
ای گـروه مؤمنـان! بر مَا وَقَع
گام شیطان را نباشید از تبع
در اشاعه فعل زشت و فاحشه
خاصه بر عمـیا به قـذف عایشه
گام بر خطوات شیطان هر که هشت
دیـو امـرش مـیکـنـد بر کــار زشــت
تا که گردد ظاهر از وی ناپسند
هم نباشد هیچ سود او را ز پند
گـر نبودی فضل و رحمت از خدا
کس نگشتی پاک هرگز از شما
تا ابد بودید در افک و دروغ
تا زمان مرگ یعنی از بلوغ
لیک خواهد هر که را حق بی ز بیم
پاک سـازد کـو سمیع است و علیم
٭ شیخ صفی علیشاه ـ رحمه الله ـ
این وب تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد و فقط عقیده اهل سنت و جماعت را بیان میکند و هدفش فقط رضای الله جل جلاله میباشد