ارتباط آب با رنگ صخرهها
از جمله آیاتی که به اعجاز علمی آب اشاره دارد، آیه زیر است که خداوند – جلّ جلاله – میفرماید :
(ألَم تَرَ أنَّ اللهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ ماءً فَأخْرَجْنَا بِهِ ثَمَرَاتٍ مَخْتَلِفاً أَلْوَانُهَا وَ من الجبال جدد بیض و حمر مختلف ألوانها و غرابیب سود* و من الناس و الدّوابِّ والأنعام مختلف ألوانه کذلک إنّما یخشی الله من عباده العلماء إن الله عزیزغفور)
(فاطر : 27-28)
«[ای عاقل] مگر نمیبینی که خداوند از آسمان آب سودمندی را میباراند و با آن محصولات گوناگون و میوههای رنگارنگ را به وجود میآورد و [مگر نمیبینی که] کوهها خطوط و جادههایی است [که بر سطح زمین کشیده شده است. خطوط و جادههایی] که بعضی سفید و گروهی سرخ و بعضیها سیاه پررنگ است و هر یک از آنها به رنگهای مختلفی و در طرحهای متفاوتی [با دست تقدیر پرودگار، بر چهره زمین ترسیم شده] است* انسانها، جنبندگان و چهارپایان نیز کاملاً دارای رنگهای مختلفی بوده و متفاوتند ... [این نشانههای بزرگ آفرینش، بیش از همه توجه خردمندان و فرزانگان را به خود جلب میکند و این است که] تنها بندگان دانا و دانشمند، از خداوند، ترس آمیخته با تعظیم دارند. قطعاً خداوند توانا و [در کار جهانآرایی] چیره و [برای بندگان توبهکننده و امیدورا به الطاف کردگاری] بس آمرزگار است».
در این آیه در سه مورد به اختلاف رنگها اشاره شده است.
شاید انسان از [شنیدن] ارتباط بارش باران و برف از آسمان با اختلاف رنگ کوهها تعجب کند. در خلاصه تحقیق مفصل و بسیار پیچیدهای آمده است که آب این عنصر حیاتی که جزو بهترین عناصر ذوبکننده و فعال به شمار میرود، عامل قطعی در تعیین رنگ کوهها میباشد. رنگ کوهها به وسیلة رنگ عناصری که در ساختمان آن مشارکت دارند، تعیین میشود. عناصر نیز متناسب با میزان اکسید شدن، رنگین میشود و آب با این اکسید شدن ارتباط دارد. به همین دلیل درمییابید که یکی از عوامل رنگی بودن سنگها و کوهها، اختلاف رنگ آنها، سیاهی، سفیدی، قرمزی و رنگهای مختلف آنها آب میباشد. به همین دلیل خداوند – تعالی – میفرماید:
(أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللهَ أَنْزَلَ مِنَ السماءِ ماءً فأخرجنا به ثمراتٍ مختلفاً ألوانها و من الجبال جُدَدٌ بیضٌ و حَمْرٌ مُخْتَلِفٌ ألوانُها و غرابیبُ سود) (فاطر : 27)
«[ای عاقل] مگر نمیبینی که خداوند از آسمان آب [سودمندی] را میباراند و با آن محصولات گوناگون و میوههای رنگارنگ را به وجود میآورد؟ و [مگر نمیبینی که] کوهها خطوط و جادههایی است [که بر سطح زمین کشیده شده است. خطوط و جادههایی] که گروهی از آنها سفید، گروهی قرمز و بعضی نیز سیاه پررنگ است و هر یک از آنها به رنگهای مختلفی در طرحهای متفاوتی [با دست تقدیر پروردگار، بر چهره زمین ترسیم شده] است».
پس هر اندازه که علم پیشرفت کند جنبهای از اعجاز علمی قرآن کریم را کشف میکند تا به صورت یقینی بدانیم که کسی که این قرآن را نازل کرده است همان آفریننده جهان است و مطابقت علم با وحی قطعاً منطقی است. زیرا وحی کلام خدا و جهان آفریدة اوست. اتحاد در منبع به معنای یکی بودن فروع است. پس باید علم حقیقی با نقل صحیح مطابقت داشته باشد. به همین دلیل همواره میگفتم : بیتردید حق دایرهای است که باید در آن خطوط نقل صحیح با تأویل صحیح و خطوط عقل صریح نه توجیهکننده با خطوط فطرت سالم مسخ نشده و خطوط واقعیت موضوعگرای تحریف نشده همدیگر را قطع کنند. باید به صورت قطعی بدانیم که کسی که جهان را آفریده است، همان کسی است که این قرآن را نازل کرده است. خداوند میفرماید :
(ألم تر أن الله أنْزَلَ من السماء ماءً فتصبح الأرض مخضرَّه إن الله لطیف خبیر) (حج : 63)
«[ای خردمند] آیا نمینگری که خداوند از [ابر] آسمان آب [باران] را فرو میآورد. و زمین [به وسیلة آن، گیاهان گوناگونی از خود میرویاند و] سبز و خرم میگردد؟ واقعاً خدا [با بندگان خویش] بسیار با لطف و [در همة امور، از جمله در تولید و تبخیر آب شیرین، آفرینش و پرورش بذر گیاهان و بارور کردن درختان] بسیار دقیق و آگاه است».
آنگاه خداوند در آیه دیگری میفرماید :
(ألم تر أن الله أنْزَلَ من السماء ماءً فأخرجنا به ثمراتٍ مختلفا ألوانها ومن الجبال جدد بیض و حمر مختلف ألوانها و غرابیب سود* و من الناس و الدّوابّ والأنعام مختلفٌ ألوانه کذلک إنما یخشی الله من عباده العلماء إن الله عزیز غفور)(1) (فاطر : 27-28)
«[ای عاقل] مگر نمیبینی که خداوند از آسمان آب سودمندی را میباراند و با آن محصولات گوناگون و میوههای رنگارنگ را به وجود میآورد و [مگر نمیبینی که] کوهها خطوط و جادههایی است [که به سطح زمین کشیده شده است. خطوط و جادههایی] که بعضی سفید و گروهی سرخ و بعضیها سیاه پررنگ است و هر یک از آنها به رنگهای مختلف و در طرحهای متفاوتی [با دست تقدیر پروردگار، بر چهره زمین ترسیم شده] است* انسانها، جنبندگان و چهارپایان نیز کاملاً دارای رنگهای مختلفی بوده و متفاوتند ... [این نشانههای بزرگ آفرینش، بیش از همه توجه خردمندان و فرزانگان را به خود جلب میکند و این است که] تنها بندگان دانا و دانشمند از خداوند، ترس آمیخته با تعظیم دارند. قطعاً خداوند توانا و [در کار جهانآرایی] چیره و [برای بندگان توبهکننده و امیدوار به الطاف کردگاری] بس آمرزگار است».
«إنّما» به معنای حصر و قصر است. یعنی اگر علم را به دست نیاوردی راهی به سوی ترس از خدا ندارید. اگر بخواهید به صورت حقیقی از خداوند بترسید باید کسب علم کنید. زیرا خداوند – عز و جل – میفرماید :
(إنما یخشی الله من عباده العلماء)
«یعنی فقط علما، نه دیگران از خداوند میترسند و از او بیم دارند».
ابن کثیر در تفسیر این آیه میگوید : «خداوند در این آیه قدرت مطلقش در آفریدن اشیای مختلف و تنوع از یک چیز که همان آبی است که آن را از آسمان فرو میفرستد اشاره میکند که به وسیلة آن میوههای رنگارنگ با رنگهای زرد، قرمز، سبز و سفید و رنگهای دیگر و طعم، بو و رنگهای مختلف به وجود میآورد. خداوند – تعالی – در آیه دیگری میفرماید :
(و فی الأرض قطع مُتَجَاوِراتٌ و جناتٌ من أعنابٍ و زرعٌ و نخیلٌ صنوانٌ و غیر صنوانٍ یسقی بماءٍ واحدٍ و نُفَضِّلُ بعضها علی بعضٍ فی الأُکُلِ إن فی ذلک لآیات لقوم یعقلون (رعد : 4)
«در روی زمین، قطعه زمینهایی در کنار هم قرار دارد [که خاک هر یک مناسب محصولی و جنس هر کدام شایسته منظوری است] و تاکستانها و کشتزارها و نخلستانهای یکپایه و دوپایه در آن موجود است که هرچند با یک نوع آب سیراب میشوند اما از نظر طعم گروهی را بر گروه دیگر برتری میدهیم. بیگمان در این [اختلاف استعداد خاکها و گوناگونی درختان و گیاهان و دگرگونی میوهها و طعم آنها] نشانههایی [بر قدرت خدا] برای کسانی است که عقل خویش را به کار میگیرند».
آیه :
(و من الجبال جُدَدٌ بیض و حمر مختلف ألوانها)
«یعنی چنانکه میبینیم خداوند، همچنین کوهها را با رنگهای مختلفی از قبیل سفید و قرمز خلق کرده است».
بر روی بعضی از آنها راههایی کشیده شده است که آنها نیز دارای رنگهای مختلفی هستند. ابن عباس – رضی الله عنهما – میگوید : الجدد به معنای راهها و غرابیب به معنای کوههای سیاه بلند است. ابن جریر میگوید : هرگاه اعراب بخواهند شدت سیاهی را توصیف کنند عبارت (أسودِ غِربیب) را به کار میبرند. آیه :
(و من الناس و الدَّوابّ و الأنعام مختلفٌ ألوانه کذلک)
یعنی حیوانات اعم از انسان و جنبندگان یعنی هر جانوری که بر روی پاها راه برود. «والأنعام» از باب عطف خاص بر عام ذکر شده است. همچنین مردمان نیز چنین هستند. گروهی از آنها بربر، حبشی یا طماطم هستند که سیاهپوستند. اسلاوها و رومیان سفیدپوستند. عربها گندمگونند و هندیها از آنان سیاهترند. به همین دلیل خداوند در آیه دیگری میفرماید :
(و اختلافُ ألسنتکم و ألوانکم إنّ فی ذلک لآیاتٍ للعالمین) ( روم : 22)
«و از زمرة نشانههای [دال بر قدرت و عظمت] خداوند ... و مختلف بودن زبانها و رنگهای شماست، بیتردید در این [آفرینش ستارگان فراوان جهان که با نظم و نظام شگفتآور گردانند و در این تنوع خلقت] دلایلی است برای فرزانگان و دانشوران».
چهارپایان و جنبندگان نیز حتی اگر از یک جنس باشند دارای رنگهای مختلفی هستند. بلکه حتی یک نوع از آنها نیز دارای چندین رنگ است. بلکه ممکن است یک حیوان دورنگ باشد. خداوند – بهترین آفرینندگان – والامقام و مبارک است. به همین دلیل خداوند پس از آن میفرماید :
(إِنّما یخشی الله من عباده العلماء)
«تنها بندگان دانا و دانشمند، از خداوند، ترس آمیخته با تعظیم دارند».
یعنی فقط کسانی که او را میشناسند از او به طرز شایستهای میترسند. زیرا هر اندازه که از خداوند توانا، دانا، دارای صفات کمال و نامهای زیبا شناخت کاملتر و علم شاملتری وجود داشته باشد، ترس از او بزرگتر و بیشتر خواهد بود».(2)
پاورقی:
1) [الجدّه : راه، جمع آن جُدَدٌ است. در آیه «جُددٌ بیض و حمر» یعنی راههایی که با رنگ کوه متفاوت است ... فرّاء میگوید : الجُدَدٌ به معنای راهها و طرحهای روی کوههاست. خطوط سفید، سیاه و قرمزی همانند راههاست و مفرد آن جُدَّه است]. انسان العرب مادة جدد، [الغربیب: بسیار سیاه، جمع آن غرابیب است]، النهایه فی غریب الحدیث (2/352).
2) تفسیر ابن کثیر (3/554).