همراه با علی ابن ابی طالب(رض)
سفارش علی(رض) به کمیل بن زیاد:
ای کمیل! قلب آدمی چون ظرف است بهترین آن دلی است که بیشتر آگاه است. آنچه را که میگویم به خاطر بسپار: مردم سه نوعند: گروهی دانشمندان ربانی و جمعی فراگیران و جویندهی راه رستگاری و عدهای مردمانی پست و احمقاند که دنبالهرو هر قارقار کنندهای هستند، و با هر بادی همسو میشوند و از نور علم بهرهای نمیگیرند و به پایگاه و رکنی محکم پناه نمیبرند. [بدان که] علم از ثروت بهتر است زیرا علم تو را حفظ میکند و تو مال را. علم بر اثر کار رشد میکند و ازدیاد مییابد اما مال با خرج و مخارج نقصان مییابد، و محبت عالمان، دینی است که ادا میگردد، با علم است که عالم در این دنیا فضیلت عبادت و بندگی خدا را کسب میکند و بعد از مرگ از او به نیکی یاد میکنند، اما آثار و مزیت ثروت و مال با زوال آن از بین میرود، و جمع کنندگان مال در عین حال که زندهاند، مردهاند، در حالی که دانشمندان تا جهان باقی است نامشان جاودان است، جسمشان موجود نیست اما یادشان در دلها باقی است، زمین هیچ گاه از عالمی که در راه خدا با دلیل اقدام کند خالی نخواهد ماند تا نشانهها و آیات روشن الهی باقی بماند، این نوع عالمان از نظر تعداد قلیلاند اما از نظر منزلت الهی عظیم و رفیعاند، خداوند با آنان از حجج و آیات خود دفاع میکند تا اینکه آن را به امثال خود میسپارند و در نهاد کسانی چون خود نشو و نما میدهند، به وسیلهی آنان است که شناخت حقایق ممکن میشود، آنچه که مردمان مرفه از آنان وحشت دارند در نزد آنان سهل و آسان است، و به آنچه که جاهلان از آن بیزاند آنان انس و الفت دارند، و با جسمی که روح آن متعلق به ملا اعلی است زندگی میکنند، اینان جانشینان خداوند در زمیناند و دعوتگران دین آن حکیماند.[1]
دنیا از آن دو کس است:
خیر و سعادت در ثروت و فرزندان بسیار نیست بلکه خیر [واقعی] آن است که دانش و بردباریت بسیار گردد، و اینکه به عبادت پروردگارت مباهات کنی، و اگر کار نیکی کردی خدا را ستایش نمائی و اگر گناه و اشتباه کردی از او طلب مغفرت نمائی. [در حقیقت] خیر دنیا از آن دو کس است: یکی آنکه گناه میکند و با توبه آن را جبران مینماید. و دیگری آن که در انجام کار خیر شتاب میکند. هیچ کاری که با پرهیزگاری انجام گیرد ناچیز نیست، و چگونه بیارزش و ناچیز است آنچه که مورد رضای خداوند است؟[2]
میگویم (مؤلف) مباهات به عبادت به معنی فخر به آن نیست چرا که در این صورت عمل خود را ضایع و تباه میکند، بلکه مباهات در اینجا به این معنی است که مؤمن از عبادتش سرافراز و سربلند باشد؛ نه اینکه از آن شرمنده و خجل، آن گونه که برخی از کم ایمانان در جمع ملحدان و فاسقان دچار آن میگردند.
- کاری که خداوند نپذیرد بیفایده است: بکوشید که خداوند اعمالتان را بپذیرد زیرا کاری که مورد رضای او باشد هیچ گاه اندک و ناچیز نیست، و چگونه ناچیز است آنچه که مقبول خداوند است؟
فقیه و عالم دین کیست ؟ بدانیم عالم واقعی دین کسی است که مردم را از رحمت الهی مأیوس نمیکند و از عذاب او نیز فارغ و آسوده نمیگرداند و اجازه نمیدهد که مرتکب معاصی شوند، و خود از قرآن رویگردان نمیشود و آن را به دیگران نمیسپارد، [آگاه باشید] عبادت بدون علم بیفایده است و علم بدون فهم و درک بیارزش، و تلاوت قرآن، بودن تدبیر و اندیشه بیثمر است.[3]
هوس و آرزوی دور و دراز: آنچه که بیش از همه برای شما از آن بیم دارم پیروی از هوی و هوس و داشتن آرزوی دور و دراز است. اما پیروی از هوی و هوس، شما را از حق باز میدارد و آرزوی دور و دراز، آخرت را به فراموشی میسپارد. بدانید که دنیا در حال گذر است و به شما پشت مینماید و آخرت رو به سوی شما در حرکت است، و هر یک از این دو را پیروانی است، [پس مراقب باشید که] از پیروان و دوستداران آخرت باشید و شیفتهی دنیا نباشید، دنیا سرای عمل است نه حسابرسی، و آخرت سرای حسابرسی است نه عمل.[4]
اقسام صبر:
صبر را چهار قسم است:
1- شوق و اشتیاق.
2- شفقت و دلسوزی.
3- زهد و پارسایی.
4- انتظار.
پس هر که مشتاق بهشت است شهوات را به فراموشی میسپارد و هر که از عذاب دوزخ بیمناک است از امور حرام دوری میجوید، و هر که در دنیا پارسا است مصائب در نزد او کوچک است و آسان، و هر که چشم براه مرگ باشد در انجام امور خیر شتاب میورزد.[5]
اقسام جهاد:
جهاد چهار قسم است: 1- امر به معروف 2- نهی از منکر 3- صداقت در جنگ 4- دشمنی با فاسق.
هر که امر به معروف کند از مؤمن حمایت کرده است و هر که نهی از منکر نماید دماغ منافق را به خاک مالیده است، و هر که در میدان جنگ صادق باشد دین خود را ادا کرده و دین خویش را حفظ نموده است. و هر که از فاسق بیزار باشد برای رضای خدا خشمگین شده و هر که برای رضای خدا خشمگین شود خداوند مدافع و حامی اوست.[6]
از دروغ بپرهیزید و خود را اندرز دهید: بخشی از خطبهی علی(رض): آن کس که بیش از همه خود را نصیحت میکند از همه بیشتر از پروردگار اطاعت میکند. و آن که بیش از همه از خود غافل میشود، بیش از همه از پروردگار نافرمانی میکند. زیانکار کسی است که خود را مغبون ساخت و خوشبخت کسی است که دینش سالم ماند. سعادتمند آن است که از دیگران عبرت گیرد و سیاهبخت آن است که غرور و هوا و هوس او را فریب دهد. آگاه باشید کمترین ریا، شرکت است، و همنشینی با هواپرستان، ایمان را به فراموشی میسپارد و شیطان را حاضر مینماید. از دروغ بپرهیزید زیرا که دروغ زایل کنندهی ایمان است. راستگو رستگار است و شریف و با منزلت، و دروغگو بر لبهی پرتگاه است و خوار و ذلیل. به همدیگر حسادت نورزید چرا که حسد ایمان را تباه میکند همانگونه که آتش هیزم را فنا میسازد، و با یکدیگر دشمنی نورزید چرا که دشمنی دین را تباه میسازد.
پاورقی:
[1]- حلیة الاولیاء : 1/79.
[2]- همان مرجع : 1/75.
[3]- حلیلة الاولیاء : 1/77 [تلاوت بیاندیشه بیثمر است: یعنی آن فایده و ارزش حقیقی که شایستهی قرآن است را ندارد. گوئی نماز بدون ... است. مترجم]
[4]- حلیة الاولیاء : 1/76.
[5]- مرجع سابق : 1/74.
[6]- مرجع سابق.