عنوان خطبه: از خداوند عافيت بخواهيد
خطيب: دکتر سعود شريم
خطبه مسجد الحرام: جمعه ۶ ربيع الأول ۱۴۳۴ برابر با ۲۹ دي ۱۳۹۱
خطبهٔ اول:
ستايش مخصوص خداوندي است که داراي عزت و جلال است، آمرزندهٔ گناهان و پذيرندهٔ توبه و سختکيفر است. عطا کنندهٔ هر نعمت و فضلي است و از بين برندهٔ هر سختي و تنگنا. او را براي نعمتهاي فراگير و کَرَم وسيع و نعمتهاي بزرگش ستايش ميگويم و از ظاهر و درون گواهي ميدهم که معبودي به حق نيست جز الله و گواهي ميدهم که محمد بندهٔ الله و پيامبر اوست که وي را بشارت دهنده و هشدار دهندهاي به سوي انس و جن، و دعوتگري به سوي وي و چراغي روشنگر قرار داده است. درود و سلام و برکات خداوند بر وي و بر اهل بيت نيک و پاک و صحابه و تابعين و کساني باد که تا قيامت به نيکي از آنان پيروي نمايند...
اما بعد، اي مردم خود و شما را به تقواي الله ـ سبحانه و تعالي ـ سفارش ميکنم که شما در اين دنيا نيستيد مگر ماموراني مکلف که در معرض بلاها و سختيها قرار ميگيريد و نعمتها يکي يکي به شما ميرسد اما نعمتي نميآيد مگر آنکه ديگري ميرود، رد پايي از شما به جاي نميماند مگر آنکه رد پاي ديگري پاک ميشود و چيز نوي به دست نميآوريد مگر آنکه چيزي ديگري کهنه ميشود. ريشههايي گذشتهاند که ما شاخههاي آنيم؛ با رفتن ريشه چه سود از بقاي شاخه؟
{وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ} [رعد: ۲۶]
(و زندگي دنيا در [برابر] آخرت جز بهرهاي [اندک] نيست)
مردم به طور کلي محکوم به تلاش و سختي کشيدن هستند و خداوند نيز همه را در رنج آفريده است، چنانکه رسول خدا ـ صلي الله عليه وسلم ـ ميفرمايد: «همهٔ مردم شب را به صبح ميرسانند؛ همه خود را به فروش ميرسانند که برخي نفس خود را آزاد ميکنند و برخي ديگر هلاکش ميسازند».
از ميان مردم برخي رنج ميکشند و لذت ميبرند و برخي درد؛ برخي از سختي به حد ذلت ميرسند و برخي به مرز طغيان، اما از ميان همهٔ اينها زيرک کسي است که راه گمراهي و سرکشي را پيش نگيرد و در هر دو حالت نفس خود را کنترل کند و آن را مجبور به ايستادن در برابر درگاه آفريدگار و مولاي خود نمايد و از او عفو و عافيتِ دين و دنيا و خانواده و مالش را بخواهد، زيرا ترجيح عافيت فطرتي است که خداوند در درون انسانها قرار داده است و براي همين است که هيچکس بلا و درد را دوست ندارد مگر آن کسي که از مزاجي نامتوازن برخوردار است.
ازرش عافيت را درک نميکند مگر کسي که در دين و دنياي خود آن را از دست دهد، زيرا اگر کسي به مدتي طولاني از آن برخوردار باشد ارزش آن را نخواهد دانست و هنگامي به اهميت آن پي خواهد برد که آن را از دست دهد، و لباس عافيت از زيباترين لباسهاي دين و دنيا است که به واسطهٔ آن خوشي دنيا و عاقبت نيک در آخرت به دست ميآيد.
بر همين اساس، مصطفي ـ عليه الصلاة والسلام ـ از روي رحمت بر امت خود و حرص بر هدايت آنان فرموده است: «از خداوند عفو و عافيت بخواهيد زيرا کسي پس از يقين، چيزي با ارزشتر از عافيت به دست نياورده است» [به روايت امام احمد]
پيامبر خدا ـ صلي الله عليه وسلم ـ تنها به گفتن همين سخنان براي امتش اکتفا نکرده بلکه با روش عملي و هميشگي خود بر آن تاکيد نموده تا امت وي ارزش اين نعمت بزرگ را بدانند. وي که درود و سلام خداوند بر او باد هميشه در دعايش ميفرمود: ««اللهم إني أسألُك العافيةَ في الدنيا والآخرة، اللهم إني أسألُكَ العفوَ والعافيةَ في ديني ودُنيايَ وأهلي ومالي..» يعني: «خداوندا من از تو عافيت را در دنيا و آخرت خواهانم. خداوندا من از تو عفو و عافيت را در دين و دنيايم و در خانواده و مالم، خواستارم...» [به روايت ابوداوود و ديگران]
ابن جَزَري ـ رحمه الله ـ ميگويد: «آنکه عافيت را به دست آوَرَد در واقع همهٔ چيزهايي را که از نظر باطن و ظاهر و دين و دنيا اميدش را دارد و دوست ميدارد به دست آورده و از آنچه در دنيا از آن در هراس است محافظت شده است».
عافيت، ارزشي است مطلق که قابل تجزيه نيست؛ براي همين کساني که آن را محدود به عافيت بدن ميدانند در اشتباهند. بنابراين هر کس تنها در پي عافيت و سلامت بدني باشد و در جستجوي عافيت در دين خود نباشد در حق خود زيادهروي نموده و از راه راست منحرف شده است. و هر کس تنها در پي عافيت و سلامت در دين خود باشد و به فکر بدن خود نباشد به خود ستم نموده و چه بسا به سبب ضعف و سستي بدني، ديندارياش نيز دچار سستي و ضعف شود. براي همين مومن قوي نزد خداوند بهتر و محبوبتر از مومن ضعيف است.
خوشبخت نيز ـ چنانکه ابن جوزي رحمه الله ميگويد ـ کسي است که در برابر خداوند فروتني نمايد و از او عافيت و سلامت بخواهد، زيرا وي به هر حال عافيت مطلق را به دست نخواهد آورد، و بلا و سختي، ناگزير است. براي همين است که انسان خردمند هميشه از خداوند عافيت را ميخواهد تا آنکه عافيت و سلامتي بر همهٔ امور و کارهايش غالب گردد.
بندگان خداوند:
هر خردمندي که با ديدهٔ بصيرت بنگرد متوجه خواهد شد که عموم مردم بيش از هر چيز به عافيت و سلامت بدن اهميت ميدهند و براي به دست آوردن اين نعمت، وقت و تلاش صرف ميکنند و همديگر را به آن يادآوري نموده و از خداوند آن را خواهانند، اما در همين حال از ارزش عافيت در دين و سلامت آن از آفتها و ابتلاها غفلت ميورزند، زيرا ضعف در دينداري باعث ضعف افراد ميشود.
هرگاه بنده از به دست آوردن عافيت در دين خود کمکاري نمايد خود را در خطر هلاکت و سرگرداني قرار داده است، و مصيبت و زيان هنگامي بيشتر خواهد بود که انسان گناه خود را علني کند، يعني خداوند او را بپوشاند اما او خودش را رسوا سازد و از رسول خدا ـ صلي الله عليه وسلم ـ در حديث صحيح وارد شده است که فرمودند: «همهٔ امت من در عافيتاند مگر مُجاهِران»، يعني کساني که گناه ميکنند، سپس آن را علني ساخته و براي مردم بيان ميکنند.
کمبود عافيت در دين با انحراف از شريعت خداوند است، که يا با طغيان شهوت حيواني است که صاحب خود را به قهقرا ميکشاند، و يا با طغيان شبههاي در دين است که انسان را به انحراف کشانده و او را به صف دشمنان دين و باز دارندگان از راه خداوند ملحق ميسازد.
پيامبر ما ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ ما را از عوامل از بين برندهٔ عافيت در دين، بر حذر داشته و فرموده است: «فتنههايي رخ خواهد داد که در آن نشسته، بهتر از ايستاده است و ايستاده، بهتر از رونده و رونده، بهتر از دونده؛ هر که با آن روبرو شود، هلاکش کند» [به روايت بخاري و مسلم].
و از جمله چيزهايي که پيامبر ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ به حسن بن علي ـ رضي الله عنهما ـ ياد داده بود، اين بود که در دعا و قنوتش بگويد: «اللهم اهدِني فيمن هدَيت، وعافِني فيمن عافَيت..» يعني: «خداوندا مرا در ميان کساني که هدايت نمودي هدايت ده و در ميان کساني که عافيت دادي، عافيت عطا کن» [به روايت امام احمد و اصحاب سنن]
از بزرگترين نمودهاي فقدان عافيت در دين اين است که انسان مفسد باشد نه مصلح، اهل مسخره باشد نه جديت، و تيشهاي باشد براي ويران ساختن جامعه، نه عامل آبادي و بنا، و او را نيابي مگر در حال تمسخر يا در حال پيريزي روشها و سنتهايي که دين و فطرت خداوندي را مخدوش ميسازد تا گناه خود و گناه کساني را که تا قيامت به روش او عمل ميکنند به دوش کشد.
در سنت نيز احاديثي وارد شده است که نشان دهندهٔ نسبت دادن کارها به کساني است که آن را نخستين بار در ميان مردم جا انداختهاند و چنين کساني تا روز قيامت گناهِ کار خود را که باعث شده است ديگران مرتکب اخلال در شريعت خداوند شوند، بر دوش خواهند کشيد. چنانکه رسول خدا ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ ميفرمايد: «کسي از روي ستم کشته نميشود مگر آنکه فرزند آدم بخشي از گناه آن را بر دوش خواهد داشت؛ زيرا او نخستين کسي بود که قتل را پايهريزي کرد» [به روايت بخاري و مسلم].
خدا رحمت کند امام مالک را که يکي از شاگردانش را چنين نصيحت نمود: «مردم را بر دوش خود مگذار» يعني گناه آنان را بر دوش مکش. و ميفرمايد: «با هر چه بازي ميکني، دينت را به بازي مگير».
بنابراين بترسند کساني که خشتي بر ساختمان فتنه و فسادِ دين و اخلاق ميافزايند، بترسند و برحذر باشند از اينکه بيآنکه بدانند، گناهان خود و همچنين گناهان کساني که گمراه کردهاند بر دوش کشند.
و بترسند همهٔ کساني که فريب زرق و برق باطل را خوردهاند، زيرا حق آشکار است و روشن، هر چند بر روي آن پرده کشند، و باطل، تاريک است و مبهم، و هر کس زير پايش را بنگرد هيچگاه بر خار گام نخواهد گذاشت.
هر آنکه عافيت را به دست آورد خداوند را سپاس گويد زيرا هر کس در پي سلامت و عافيت باشد راه گمراهي در پي نميگيرد و آن همچون دژي است محکم در سختيها و انسان پس از يقين نعمتي بزرگتر از عافيت به دست نياورده است.
خداوند من و شما را به واسطهٔ قرآن بزرگ برکت دهد و با آيات و ذکر حکيم سود رساند. آنچه را گفتم اگر صحيح بود از سوي خداوند و اگر خطا بود از نفس بود و از شيطان، و از خداوند آمرزش ميخواهم که او بسيار آمرزنده است.
خطبهٔ دوم:
ستايش مخصوص خداوند است براي احسان وي و سپاس شايستهٔ اوست براي توفيق و امتناناش و گواهي ميدهم که معبودي به حق نيست مگر الله که واحد و بيشريک است و بزرگوار، و گواهي ميدهم که محمد، بندهٔ الله و پيامبر او و دعوتگر به سوي خشنودي اوست.
اما بعد:
بدانيد که خواستن سلامت و عافيت در دين به اين معنا نيست که انسان خواهان تنآسايي و نشستن و دست کشيدن از انجام نيکيها است. آنچه واجب است، شايسته نيست که از آن دست کشيده شود، بلکه سلامت و عافيتخواهي در اماکن فتنه و ريا لازم است و همينطور در مواقعي که شناخت حق از ناحق سخت است که در چنين شرايطي، انسان آنچه را باعث شک و شبهه است ترک ميکند و هر کس از شبهات دوري کند براي دين و آبرويش خواهان پاکي شده است و هر کس در شبهات افتاد در واقع در حرام افتاده است.
امام احمد ـ رحمه الله ـ ميفرمود: «من کاري را اشکالي ندارد از ترس واقع شدن در کاري که اشکال دارد، ترک ميکنم».
براي همين است که اعتقاد اهل سنت و جماعت در مورد فتنهها چنين است که هيچ چيز با سلامت و عافيت برابر نيست و در اين شرايط، نشستن بهتر است، مگر آنکه با ادلهٔ شرعي واضح و صريح و صحيح، حق براي آنان آشکار شود که در اين حال بدون ترديد به ياري حق ميشتابند.
برخي از اهل علم دربارهٔ داستان اصحاب کهف اين سخن مفسران را نقل کردهاند که ميگويند: «اين داستان دليلي است بر اين حقيقت که هر کس با دين خود از فتنهها بگريزد، خداوند نيز او را از آنها محافظت ميکند، و هر کس بر عافيت حريص باشد خداوند نيز او را سالم ميدارد و هر کس به خداوند پناه ببرد، پناهش ميدهد...»
اما چيزي که بايد از آن دوري گزيد، فهم اشتباه برخي از نشستگان است که عافيت را بد ميفهمند و به اشتباه به اين سخن خداوند متعال استدلال ميکنند که ميفرمايد:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لَا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ} [مائده: ۱۰۵]
(اي کساني که ايمان آوردهايد به خودتان بپردازيد؛ هر گاه شما هدايت يافتيد آن کس که گمراه شده است به شما زياني نميرساند)
آنان به اشتباه گمان ميکنند معناي اين آيه، ترک امر به معروف و نهي از منکر و اصلاح کردم و بيان سخن صحيح در هنگام فتنهها است که اين منظور از سخن خداوند متعال نيست، چنانکه ابوبکر صديق ـ رضي الله عنه ـ بيان ميدارد.
بلکه معناي صحيح اين آيه چنين است که اگر انسان به راه هدايت رود و به وظايفي که خداوند در مورد ديگران بر عهدهٔ او نهاده است يعني راهنمايي آنان به سوي حق و هشدار دادن آنان در مورد باطل، عمل نمايد، در اين صورت گمراهي ديگران هيچ زياني براي او نخواهد داشت، زيرا هدايت به دست خداوند است و بر عهدهٔ انسان نيست مگر رساندن حق...
و در پايان بر بهترين انسانها محمد بن عبدالله، صاحب حوض کوثر و مقام شفاعت، درود و سلام فرستيد که خداوند شما را به آن امر نموده و فرموده است:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا} [احزاب: ۵۶]
خداوندا بر بنده و پيامبرت محمد درود و سلام و برکت و فزوني ارزاني دار و از چهار خليفهٔ وي: ابوبکر و عمر و عثمان و علي و از ديگر صحابهٔ پيامبرت محمد ـ صلي الله عليه وسلم ـ و از تابعين و کساني که تا قيامت به نيکي از آنان پيروي نمايند راضي و خشنود باش و همچنين از ما به همراه آنان خشنود باش از مهربانترين مهربانان.
خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت عطا کن، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزت عطا کن و شرک و مشرکان را خوار گردان. خداوندا دينت را و کتابت را و سنت پيامبرت و بندگان مومنت را ياري ده.
خداوندا غصهٔ غصهداران و سختي سختيديدگان مسلمان را از بين ببر و وام وامداران را ادا کن و بيماران ما و بيماران مسلمان را به رحمت خود شفا ده.
خداوندا ما از تو عفو و عافيت را خواهانيم. خداوندا ما از تو عفو و عافيت را در دين و مال و خانوادهٔ خود خواهانيم اي داراي جلال و بزرگواري، اي حي و اي قيوم.
خداوندا ما را در سرزمينهايمان در امن و امان بدار و مسئولان ما را اصلاح نما و مسئوليتهاي ما را بر عهدهٔ کساني قرار ده که تقواي تو را پيشه ساخته و در پي خشنودي تو باشند.
خداوندا برادران و خواهران مستضعف ما را در هر جا که هستند ياري ده. خداوندا آنان را در هر جايي که هستند ياري ده و آنان را بر ستمگران پيروز گردان. خداوندا آنان را بر دشمنانشان و دشمنانت ياري ده. خداوندا کار دشمن آنان را پست گردان. خداوندا پيروزي آنان را پيروزي عاجل عطا کن، اي مهربانترين مهربانان، اي داراي جلال و بزرگواري.
خداوندا، اي الله که معبودي به حق جز تو نيست؛ تو بينيازي و ما نيازمندانيم. باران را بر ما نازل گردان و ما را از نوميدان مگران، باران را بر ما فرو ريز و ما را از نوميدان مگردان. خداوندا ما آفريدهاي از آفريدگان توايم، پس به واسطهٔ گناهانمان فضلت را از ما دريغ مدار.
{پروردگارا ما را در دنيا و در آخرت نيکي عطا کن و از عذاب آتش دور گردان} [بقره: ۲۰۱]
پاک و منزه است پروردگار تو، پروردگار عزت از آنچه به دروغ وصفش ميکنند و سلام بر پيامبران و آخر سخن اينکه: الحمدلله رب العالمين.
این وب تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد و فقط عقیده اهل سنت و جماعت را بیان میکند و هدفش فقط رضای الله جل جلاله میباشد