عنوان خطبه: عظمت الهي
خطيب: دکتر عبدالرحمن سديس
خطبه مسجدالحرام: جمعه ۸ صفر ۱۴۳۴ برابر با ۱ دي ۱۳۹۱
خطبهٔ اول:
ستايش مخصوص خداوند است که در ذات و صفات و زيبايي خود مقدس است و در عظمت و والايي و جلالش عزيز است و در مجد و کمالش والا است. او را ستايش ميگويم که مخلوقات را آفريد و در خلقتش نقص و عيبي نيست.
و گواهي ميدهم که معبودي به حق نيست جز الله که واحد و بيشريک است، شهادتي که قلبها در برابر آن فروتناند، و گواهي ميدهم که پيامبر و سرور ما محمد، بندهٔ الله و پيامبر او، بهترين کسي است که خداوند را با گفتار و کردار بزرگ داشته است. درود و سلام خداوند بر او و بر اهل بيت و صحابهاش و تابعين و کساني باد که به نيکي از آنان پيروي نمودهاند...
اما بعد:
اي بندگان خداوند تقواي او را پيشه سازيد و بدانيد که تقوا نور دلها براي رسيدن به خشيت الهي و چراغ روشنگر آن و راه رسيدن به محبت خداوند و راهنماي آن است:
{يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ} [حشر: ۱۸]
(اي کساني که ايمان آوردهايد تقواي الله را پيشه سازيد و هر کس ببيند براي فردايش چه پيش فرستاده است و از الله پروا داريد؛ همانا الله به آنچه ميکنيد آگاه است)
اي مسلمانان؛
در دوراني که انسان در حلقهٔ فتنههاي مادي و نظري گرفتار شده و انديشههاي خطا و شُبُهات او را در بر گرفتهاند و روحش با فناوريها ولذتهاي گوناگون خو گرفته است، قضيهاي چون سپيدهٔ صبح نمايان ميشود و درون را با نور خود روشني ميبخشد، قضيهاي زيبا و رباني، آنقدر که بزرگ است و والا...
سخنمان در باب عظمت خداوند و نشانههاي او و صفاتش است که از آن شيريني ايمان و خنکي يقين ميتراود و با آن پاداش رحماني به دست ميآيد: در آخرت بهشتها و رودها و در دنيا اُنس و بشارت:
{مَا لَكُمْ لَا تَرْجُونَ لِلَّهِ وَقَارًا (13) وَقَدْ خَلَقَكُمْ أَطْوَارًا} [نوح: ۱۳-۱۴]
(شما را چه ميشود که براي الله عظمت و شکوهي قائل نيستيد؟ (۱۳) در حالي که شما را در مراحل مختلف خلقت آفريد؟)
ابن عباس در شرح اين آيه ميگويد: «شما را چه شده که عظمت خداوند را نميبينيد؟»
و سعيد بن جُبير ميگويد: «شما را چه ميشود که خداوند را آنگونه که شايستهٔ اوست بزرگ نميداريد؟»
آن، عظمت خداوند است که قرآن کريم توجه ما را بدان معطوف داشته است. آياتي که از آن نور ايمان و يقين پرتو افکن است:
{لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ} [شوري: ۱۱]
(چيزي همانند او نيست و او شنوا و بينا است)
برادران و خواهران ايماني:
عظمت خداوند که در جلال و زيبايي و قَيوميت و کمالش تبلور يافته است انسان را از جهل و غرورش آزاد ساخت و زنجيرهاي سرکشي و بدي را از گردن او انداخت و او را به سوي آسمان حق و نور آن رهنمون گرديد، چرا که او حق است و وعدهاش حق است و او نور است و سخنش نيز، نور است:
{اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ} [نور: ۳۵]
(الله نور آسمانها و زمين است)
اين جهان با آيات و نشانههاي عظمت و عبرت روشن است و با زينت دلايل و آثار خداوندي زيبا است، تا شکوه خداوندي به قلبها رسد:
{إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ} [آل عمران: ۱۹۰]
(بيشک در آفرينش آسمانها و زمين و در پي يکديگر آمدن شب و روز نشانههايي است براي خردمندان)
و اينک فلسفههاي تحليلي و نظريههاي مادي و روشهاي جدلي الحادي است که بزرگان و سردمداران آن به جلال و عظمت خداوند اذعان داشتهاند و توانايي سرکشي و انکار آن را ندارند:
{أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ} [آل عمران: ۸۳]
(آيا ديني جز دين الله ميجويند؟ با آنکه هر که در آسمانها و زمين است خواه و ناخواه سر به فرمان او نهاده است و به سوي او باز گردانده ميشويد)
اي امت عقيده و توحيد:
با وجود دلايل قاطع و برهانهاي روشن بر يگانگي باري تعالي در خلقت و تدبير و حکمت و تقدير، هيچ تاثيرگذاري در جهان و موجودات نيست مگر او، و براي ارادهاش هيچ برگشتي نيست، و معبودي به حق جز او وجود ندارد، اما با اين حال برخي از مردم دربارهٔ اشخاص و روزها و ماهها و پديدههاي مختلف اعتقادات پوچي دارند که آنان را از انجام برخي کارها باز ميدارد!
آنان ندانستهاند که توحيد خالص براي خداوند، اصل و اساس و جوهر زندگي و دين است:
{قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (۱۶۲) لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ} [انعام: ۱۶۳-۱۶۲]
(بگو در حقيقت نماز من و عبادات من و زندگي و مرگ من [همه] براي الله پروردگار جهانيان است (۱۶۲) که شريکي براي وي نيست و به اين [کار] امر شدهام و من نخستين مسلمانم)
توحيد سرچشمهٔ هر طالب هدايت است، هر کس در برابر آن بايستد گمراه است که هدايتگري نخواهد داشت.
کجاست عظمت خداوند و قدرت او نزد جادوگران و دجالان و کاهنان و ستارهشناسان؟ آنهايي که نادانان در پيشان روانند و اينگونه از قلهٔ بلند يقين به درهٔ عميق شک و گمراهي سقوط کردهاند؟
{وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ} [زمر: ۶۷]
(و الله را آنگونه که شايستهٔ اوست به بزرگي نشناختند در حالي که زمين همه در روز قيامت در قبضهٔ اوست)
او را آنگونه که شايسته بود بزرگ نداشتند و به صفات والا مُتَّصِف ننمودند و او را از آنچه شايستهٔ وي نيست پاک ندانستند:
{أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ} [نمل: ۶۳]
(آيا معبودي با الله است؟ الله از آنچه شرک ميورزند برتر [و والاتر] است)
اي مومنان:
چه بسيارند کساني که از درک قدرت پروردگار و قهر و جبروت و کبريايش عاجزند، از جمله آنان که برادران و خواهران ما را در فلسطين و سوريه و ميانمار زير انواع ظلم و تجاوز و کشتار و استکبار گرفتهاند. اما به خدا عاقبت ستم و ستمگران چيست مگر نابودي و خُسران؟
اما ـ الحمدلله ـ اکنون بشارتهاي نابودي نزديکِ ستمگران دور نيست، ولي ننگ و عار نصيب جهان انسانهاي متمدني است که به فضا دست يافتهاند و در پي پا گذاشتن به سياراتند اما ملتي مظلوم در برابر چشم و گوششان کشته ميشوند و دم بر نميآورند...
کجاست قلبهايي که از هيبت خداوند به لرزش ميافتد؟ کجاست درونهاي آکنده از خشيت خداوند؟ آنان که امنيت کشورها را به خطر انداختهاند و آشوب و ترس و خشونت و ترور پراکنده ميکنند و خون مسلمانان و غير مسلماناني که گناهي ندارند را حلال ميشمارند؟
اي امت اسلام:
راستي با خداوند و اُنس با نزديکي به او در وجود ما نهادينه نخواهد شد مگر با احساس عظمت و جلال وي در وجدان و احساس و همهٔ ارکان وجودي و اعضا و جوارحمان، و اينکه بدانيم تنها الله است که به پنهان و آشکار و نيکيها و بديها آگاه است، و اينگونه از گناه و خطا دوري خواهيم کرد.
چه بسيارند کساني که از بينيازي و عظمت خداوند غفلت ورزيده و به فضيلت او پشت کردند و در نتيجه ارزشها و دينداريشان ضعيف گشته و در امانت خيانت ورزيدند و وظايفي را که بر عهده داشتند ضايع ساختند و مسئوليتها را زير پا گذاشتند. کساني که رو به سوي مست کنندهها و روانگردانها آوردند و خود را نابود ساختند و حرمتها را زير پا گذاشتند و قدرت و عظمت خداوند را فراموش کردند:
{وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ} [آل عمران: ۲۸]
(و الله شما را نسبت به [عقوبت] خود هشدار ميدهد)
براي همين است که شناخت خداوند باعث به وجود آمدن محبت و هيبت و خشيت و مراقب دانستن او در قلب انسان ميشود:
{فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ} [آل عمران: ۱۷۵]
(پس اگر مومنيد از آنان پروا مداريد و از من پروا داريد)
ابوسليمان داراني ـ رحمه الله ـ ميگويد: «اساس تمام نيکيها در دنيا و آخرت ترس از خداوند است و هر قلبي که ترس خداوند در آن نيست قلبي است ويران».
اي امت ارزشها و نيکيها:
آناني که آتش شبکههاي بيبند و بار ماهوارهاي يا سايتهاي مستهجن را به راه مياندازند که تيشه به ريشه و اساس جوامع ميزنند و بنيان خانوادهها و ارزشها را به ويراني ميکشانند و حيا و غيرت را از بين ميبرد، آيا عظمت خداوند و قداست و قدرت او در درون چنين کساني جايي دارد؟
{إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ} [نور: ۱۹]
(کساني که دوست دارند زشتکاري در ميان آنان که ايمان آوردهاند شيوع پيدا کند براي آنان در دنيا و آخرت عذابي پر درد خواهد بود)
از سردي احساس و خشک شدن آن و بيحسي در برابر عظمت آن خالق منان، آن بزرگ دَيان، به خداوند پناه ميبريم...
{فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ} [محمد: ۱۹]
(پس بدان که معبودي [به حق] نيست مگر الله و براي گناهت آمرزش بخواه و براي مردان و زنان مومن [نيز آمرزش بخواه] و همانا الله است که فرجام و مَآل [هر يک از] شما را ميداند)
اي جمع دوستداران:
نهايت شناخت عظمت خداوند متعال اين است که بندهٔ مسلمان، اسير جلال و جمال خداوند و مومن و خاشع درگاهِ او باشد که روحش تازه از شبنم عشق و نسيم خشنودي خداوندي شود و اين همان خضوع کامل در برابر قدرت آن پادشاه دانا است.
اما بعد:
آشنا ساختن مسلمانان و روشنگري آنان نسبت به عظمت آن خالق قهار و شريعت حکيمانهٔ وي و راهنمايي آن به سوي نشانههاي جهاني و شرعي وي که جامع ميان دو جهان غيب و شهادت يعني نهان و آشکار است، و باز داشتن آنان از اين دوگانگي که در آن به سر ميبرند باعث روي آوردن آنان به سوي صلاح و نيکي و زندگي پاک، و خوشبختي آنان و همهٔ جوامع مسلمان ميشود تا اينچنين به والاترين آرزوها دست يافته و با يکديگر بهترين و والاترين و ماندگارترين همزيستي داشته باشند، که عظمت خداوندي و درک آن، راه طي کردن اين مسير است و دست يافتن به چنين امري براي خداوند سخت نيست.
اين سخنان را گفته و براي خود و شما و همهٔ مردان و زنان مسلمان از خداوند متعال از هر گناهي آمرزش ميخواهم پس از او آمرزش بخواهيد که او بسيار آمرزنده و مهربان است.
خطبهٔ دوم:
ستايش مخصوص الله است، آنکه داراي عزت و ملکوت است، داراي نامهاي نيک و صفات والا است. او را سپاس و ستايش ميگويم که هيچ چيزي از ديد و علم او پنهان نيست و گواهي ميدهم که معبودي به حق نيست مگر الله که واحد و بيشريک است و گواهي ميدهم که پيامبر ما محمد، بندهٔ الله و پيامبر اوست. درود و سلام آشکار و پنهان خداوند بر وي و بر اهل بيتِ بهترين او و ياران مخلصش و تابعين و کساني باد که تا قيامت به نيکي از آنان پيروي نمايند.
اما بعد، اي بندگان خداوند:
تقواي الله را پيشه سازيد و او را بزرگ بداريد و جلال و کمال او را پاس بداريد و او را مراقب بر اعمال خود بدانيد تا اوضاعتان در دنيا و آخرت به صلاح آيد.
اي مسلمانان:
بزرگداشت خداوند در ذات و صفات و نشانهها و نامها و صفات وي عامل در امان ماندن از فتنهها و راه نجات از سختيها است، به ويژه در اين زمانه که الحاد سر بر آورده و ميکروبهاي انکار و عناد خودي نشان دادهاند و سخنان بيهوده دربارهٔ مسائل غيبي و پايان جهان به سادگي بر زبانها جاري ميشود، در حالي که خداوند متعال ميفرمايد:
{قُلْ لَا يَعْلَمُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ} [نمل: ۶۵]
(بگو هيچکس در آسمانها و زمين غيب را نميداند مگر الله)
همينطور مسائلي که باعث تشکيک در دين خداوند و اهانت به ذات او و رسالتهاي آسماني ميشود و بيادبي در هنگام سخن گفتن از خداوند عزوجل و پيامبران او ـ عليهم الصلاة والسلام ـ و دست درازي به ساحت آخرين و بهترينشان محمد ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ و فتنههايي که برخي از رسانهها در اين مسير بر پا ميکنند و آنچه در شبکههاي اجتماعي ميگذرد.
همهٔ اينها در جهت عدم بزرگداشت الله جل جلاله و عدم بزرگداشت او به آن صورتي است که شايسته است و اين خطري است بزرگ براي عقيدهٔ امت و ثوابت و ارزشهاي آن. در اين شرايط نياز است که به سرعت در برابر گسترش اين پديدهٔ ناميمون ايستاد و براي جلوگيري از آن قوانين شرعي و بينالمللي مورد نياز را تصويب نمود تا آنکه متهوران جرات کوچک شمردن اصول و ثوابت و استهزاي مبادي و ارزشها را به خود ندهند.
اما عجيبتر از همه سخن گفتن آنان از آزاديهاي شخصي و حقوق بشر و بهانه قرار دادن آن است، و ندانستهاند که آزادي حقيقي يعني نظم و اعتدال و مسئوليتپذيري، نه هرج و مرج و افسار گسيختگي فکري و شورش عليه ارزشها و مُسَلّمات...
بيشک مسئوليت حکومتها و علما و رسانهها در جلوگيري از وسائل گسترش اين شر، بسيار بزرگ است تا اينچنين از دين و مقدسات و امنيت و استقرار جوامع حمايت صورت گيرد و درون جوانان و اين نسل و سيرت عملي آنان بر بزرگداشت خداوند خو گيرد...
و در پايان اين امر خداوند را که بر آن پاداشي عظيم قرار داده است لبيک گوييد، آنجا که ميفرمايد:
{إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا} [احزاب: ۵۶]
و رسول خدا ـ صلي الله عليه وآله وسلم ـ فرمودهاند: «هر کس بر من يک درود فرستد خداوند به واسطهٔ آن بر وي ده درود خواهد فرستاد».
خداوندا بر سرور پيشينيان و آيندگان، و رحمت بر جهانيان، و بر اهل بيت پاک و صحابهٔ او، امامان هدايت درود و سلام فرست. خداوندا از خلفاي راشد وي: ابوبکر و عمر و عثمان و علي و از ديگر صحابه و تابعين و کساني که تا قيامت به نيکي از آنان پيروي نمايند راضي و خشنود باش و از ما نيز با عفو کرم خويش به همراه آنان خشنود باش اي گراميترين گراميان.
خداوندا اسلام و مسلمانان را عزيز بدار، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزيز بدار، خداوندا اسلام و مسلمانان را عزيز بدار و شرک و مشرکان را خوار بگردان و دشمنان دين را نابود ساز و اين سرزمين و ديگر سرزمينهاي مسلمان را در امن و امان و آرامش و رفاه قرار ده.
خداوندا ما را در سرزمينهايمان ايمن گردان و مسئولان ما را اصلاح نما.
خداوندا غم غمديدگان و سختي سختيديدگان مسلمان را از بين ببر و وام وامداران را دا کن و بيماران ما و ديگر بيماران مسلمان را شفا ده و رفتگان ما و ديگر رفتگان مسلمان را مورد رحمت خود قرار ده.
خداوندا تو يار و ياور برادران و خواهران مستضعف ما باش. خداوندا يار و ياور آنان در همهٔ نقاط جهان باش. خداوندا آنان را در فلسطين و سوريه و ميانمار ياري ده. خداوندا همهٔ برادران مستضعف ما را در هر جايي که هستند ياري ده. خداوندا آنان را پيروزي عاجل عطا کن. خداوندا جان و ناموس و دين و ديارشان را حفظ کن اي داراي جلال و بزرگواري.
{پروردگارا ما را در دنيا و در آخرت نيکي عطا کن و از عذاب آتش حفظ نما} [بقره: ۲۰۱]
خداوندا تويي آن الله که معبودي به حق جز تو نيست. تو بينيازي و ما نيازمند... باران را بر ما نازل گردان و ما را از نا اميدان مگردان. خداوندا ما را باران عطا کن، خداوندا ما را باران عطا کن، خداوندا ما را باران عطا کن. خداوندا بر قلبهاي ما باران ايمان و يقين، و بر سرزمينهايمان باران خير و نعمت فراگير ببار. خداوندا تو را براي نعمت باراني که بر ما نازل ساختي شکر ميگوييم و از تو افزون ميخواهيم پس ما را افزوني عطا کن و آن را باراني رحمت بگردان نه باران عذاب و بلا و ويراني و غرق.
خداوندا از تو آمرزش ميخواهيم که تو بسيار آمرزندهاي پس باران را پي درپي بر ما فرو ريز.
پروردگارا از ما بپذير که تو بسيار شنوا و دانايي و بر ما توبه پذير که تو بسيار توبهپذير و مهرباني و ما و پدران و مادران ما و همهٔ مسلمانان ـ زندگان و مردگان ـ را مورد آمرزش خود قرار ده.
پاک و بيعيب است پروردگار تو، پروردگار عزت از آنچه به دروغ وصفش ميکنند و سلام بر پيامبران والحمدلله رب العالمين.
این وب تابع قوانین جمهوری اسلامی ایران میباشد و فقط عقیده اهل سنت و جماعت را بیان میکند و هدفش فقط رضای الله جل جلاله میباشد